کمرویی یک بیماری رایج است که کمتر درک میشود. همهی انسانها در موقعیتهای اجتماعی جدید دچار حس خجالت و ناراحتی میشوند. اما گاهی اوقات خجالت کشیدن مانع رشد اجتماعی مطلوب میشود و یادگیری کودکان را محدود میکند.
بازی درمانی روشی است که به بچهها کمک میکند تا به جای درمان با کلمات در روش سنتی و روش درمانی مخصوص بزرگسالان، با استفاده اسباببازیها در حین بازی احساسات خود را ابراز کنند، آسیبهایشان را درمان کنند و شخصیت خود را پرورش دهند.
در کلینیک توانبخشی روشا برای کمک به کودکان خجالتی از انواع تکنیک های بازی درمانی استفاده میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر و یا رزرو نوبت با شماره ۰۲۱۶۶۰۶۲۲۳۸ تماس حاصل فرمایید.
کمرویی چیست؟
حس کمرویی یک مفهوم ابتدایی جهانی دارد و احتمالاً به عنوان یک راهحل سازگار برای کمک به افراد جهت مقابله یا محرکهای جدید جامعه، تکامل یافتهاست. کمرویی حسی متشکل از ترس و علاقه، تنش و لذت است و علائمی مانند افزایش ضربان قلب و فشار خون دارد. کمرویی را میشود از طریق نگاه خیره و غیر مستقیم و یا رو به پایین، بی تحرکی فیزیکی و سکوت افراد تشخیص داد. فرد خجالتی اغلب با صدای آرام، لرزان و لحنی مردد صحبت میکنند. کودکان ممکن است شست خود را بمکند، برخی از افراد با ناز رفتار میکنند و به طور متناوب لبخند میزنند و خود را کنار میکشند.
کمرویی به معنای اضطراب در موقعیتهای اجتماعی و عدم تمایل به شرکت کردن در تعاملات اجتماعی است، برای مثال: یک کودک با دیگران صحبت نمیکند حتی اگر به طور مستقیم از او سؤال پرسیده شود. در بازیها و فعالیتهای گروهی شرکت نمیکند، یا به مکانهایی مثل زمین بازی مدرسه نمیرود، مگر اینکه توسط والدین و یا دوستان نزدیکش همراهی شود. کمرویی میتواند باعث خجالت کشیدن کودک از توجه دیگران (حتی یک توجه خوب) شود. اکثر کودکان در برخی موقعیتهای اجتماعی خجالتی هستند، مانند شروع ارتباط با پرستار جدید یا هنگام رفتن به پیشدبستانی. کم حرفی و محتاط بودن کودک را دچار مشکل نمیکند اما اگر کمرویی باعث ناراحتی کودک شود و یا نتواند با همسالان خود ارتباط دوستی برقرار کند و با آنها همبازی شود، یا دیگر فرصتهای یادگیری را از دست دهد مشکل ساز میشود. کودکان ممکن است در مراحل مختلف رشد در برابر کمرویی آسیبپذیر باشند. حس خجالت همراه با ترس هنگام مواجه شدن کودک با بزرگسالان از دوران طفولیت در او شکل میگیرد. پشرفتهای شناختی خودآگاه کودک باعث حساسیت اجتماعی بیشتری در سن دو سالگی میشود. کمرویی آگاهانه در سن ۴ یا ۵ سالگی دیدهمیشود و در اوایل نوجوانی افراد به اوج خودآگاهی میرسند.
چه شرایطی کودکان را خجالتزده میکند
رویاروشدن با موقعیتهای جدید اجتماعی مکرراً باعث خجالتزدگی میشود، مخصوصاً اگر فرد خجالتی خود را در معرض توجه احساس کند. دلیل بیماری همهگیر کمرویی را تغییر سریع محیط اجتماعی و فشارهای رقابتی افراد در مدرسه و محل کار میدانند. بزرگسالانی که دائماً به آنچه دیگران در مورد کودک فکر میکنند توجه دارند، یا به کودک استقلال بسیار کمی میدهند ممکن است احساس کمرویی را در فرزندشان تقویت کنند.
برخی کودکان ذاتاً خجالتی هستند: آنها احتمالاً بیشتر از دیگر کودکان در محیطهای جدید خجالت میکشند. اما حتی این کودکان هم ممکن است فقط در موقعیتهای اجتماعی خاصی خجالتی باشند.
محققان هر دو عامل تربیت و خلق و خو را در این گونه تفاوتهای شخصیتی مؤثر میدانند. بعضی از جنبههای کمرویی به بچهها آموزش داده میشود. فرهنگ و محیط خانوادگی به کودکان رفتارهای اجتماعی خاصی را آموزش میدهند. بعضی والدین به فرزندانشان بر چسب کمرویی میزنند و ناخودآگاه آنها را به این کار تشویق میکنند. بزرگسالان ممکن است کودکان خجالتی را به تعامل اجتماعی وادار کنند که این کار رفتار کمرویی را تقویت میکند. شواهد رو به رشد مبنی بر اینکه اساساً حالتهای کمرویی، ارثی یا خلقی است، وجود دارد. در واقع وراثت احتمالاً نقش مهمتری در خجالتی بودن افراد نسبت به سایر ویژگیهای شخصیتی آنها دارد. مطالعات مربوط به فرزندخواندگی میتواند کمرویی را در کودکانی که به سرپرستی پذیرفتهشدهاند با توجه به ویژگیهای معاشرتی مادر بیولوژیکی آنها پیش بینی کنند. کودکانی که بیش از حد محدود شدهاند تفاوتهای فیزیولوژیکی را نسبت به کودکانی که محدود نشدهاند را نشان میدهند، مانند ضربان قلب بالاتر و یکنواخت. از سن ۲ تا ۵ سالگی اکثر کودکانی که بیشتر از همه محدود شدهاند همچنان با همسالان خود و بزرگسالان رفتارهای پرخاشگرانه دارند. الگوهای محدودیت یا انفعال اجتماعی به طور قابل توجهی در مطالعات رشد شخصیتی به شکل ثابت وجود دارد.
با وجود این شواهد، اکثر محققان تأکید میکنند که تأثیرات وراثتی احتمالاً تنها دلیل کوچکی برای کمرویی است. حتی استعدادهای ارثی را هم میتوان اصلاح کرد.
کودکانی که به فرزندخواندگی پذیرفتهشدهاند برخی از رفتارهای اجتماعی والدین را یاد میگیرند و گاهی اوقات کودکان نوپا که به شدت به بزرگسالان وابسته هستند با تلاش والدینشان از لحاظ اجتماعی روابط راحتی برقرار میکنند.
چه زمانی کمرویی تبدیل به مشکل میشود؟
کمرویی میتواند یک واکنش عادی و منطبق با تجربههای اجتماعی طاقتفرسا باشد. کودکان به کمک کمرویی می توانند به طور موقت از جمع کنارهگیری کنند. و احساس کنند که کنترل شرایط را در دست دارند. به طور کلی کمرویی در کودکان به دلیل ارتباط مداوم با افراد جدید کاهش میابد. چون کودکان خجالتی سختیهای دیگری نداشتهاند به طور قابل توجهی در معرض خطر مشکلات روانی یا رفتاری قرارنگرفتهاند. در مقابل کودکانی که به شدت خجالتی هستند و این مسئله، نه میتواند مربوط به زمینه خاصی باشد، و نه گذرا است، احتمالاً در معرض خطر باشند. چنین کودکانی ممکن است فاقد مهارتهای اجتماعی بوده و یا تصور ضعیفی از خود داشتهباشند. کودکان خجالتی در شروع بازی با همسالانشان فعالیت کمتری دارند، در دوران مدرسه کمتر خود را دوست دارند و نسبت به همسالان غیر خجالتیشان، خود را منزوی و منفعل میدانند. چنین عواملی بر تصورات دیگران تأثیر منفی میگذراد. انسانها معمولاً، کسانی که خجالتی نباشند را صمیمیتر و دوستداشتنی تر از افراد خجالتی میدانند. با توجه به این دلایل کودکان خجالتی ممکن است توسط همسالانشان نادیدهگرفتهشوند و شانس کمتری در پرورش مهارتهای اجتماعی خود داشتهباشند. افرادی که در دوران نوجوانی و بزرگسالی همچنان به شدت خجالتی هستند، خود را تنهاتر میدانند و نسبت به همسالانشان، دوستان نزدیک کمتر و روابط محدودتری با جنس مخالف دارند.
بازی درمانی برای کودکان خجالتی
بازی درمانی نوعی مشاوره یا رواندرمانی است که از بازی برای ارزیابی، پیشگیری یا درمان چالشهای روانی اجتماعی استفادهمیکند، اما بیشتر در مورد کودکان استفادهمیشود. در ظاهر بازیدرمانی در درمان انواع مشکلات سلامت روان و اختلالات رفتاری مؤثر است.
چرا از این روش استفادهمیشود؟
کودکان مهارتهای شناختی و کلامی برای صحبتکردن در مورد برخی مسائل را نداند، برای مثال: غم و اندوه میتواند بسیار پیچیده باشد و ممکن است کودکان برای بیان افکار و احساساتشان در این باره مشکل داشتهباشند.
بازی میتواند یک روش عملی باشد تا کودکان از طریق آن روی مسائلی که برایشان ناراحت کنندهاست کار کنند. آنها میتوانند افکارشان را بازی کنند و به مشکلات خاصشان بپردازند و یا شخصیتهایی را خلق کنند که احساسات خود را با آنها به اشتراک بگذراند.
کودکان اغلب احساسات خود را با اسباب بازهای نشان میدهند. کودکی که یکی از عزیزانش را از دست داده، ممکن است از عروسکها برای به تصویر کشیدن شخصی غمگین که دلتنگ دوستش است استفادهکند. یا کودکی که شاهد خشونت در خانواده بوده، ممکن است از یک خانهی عروسکی برای نشان دادن کودکی که به دلیل دعوای بزرگسالان زیر تخت پنهان شده، استفادهکند. با توجه به روشی که در بازیدرمانی در نظر گرفتهمیشود، درمانگر میتواند در لحظات مختلف بازی برای کمک به حل یک مشکل مداخله کند؛ و یا ممکن است در حین بازی درمانگر متوجه شود که کودک سعی دارد به یک شخصیت تخیلی برای حل مشکلش کمک کند.
بازیدرمانی میتواند به کودکان کمک کند تا:
- نسبت به رفتارشان بیشتر مسئولیت پذیر باشند.
- حس همدلی و احترام را در خود پرورش دهند.
- خودباوریشان را پرورش دهند تا بتوانند به تواناییهای خود اطمینان بیشتری داشتهباشند.
- احساستشان را به روش درست شناسایی و ابراز کنند.
- روابط اجتماعی خود را بهبود بخشند و مهارتهای اجتماعی جدیدی بیاموزند.
- مهارتهای حل مشکل را بهتر تمرین کنند.
چه مشکلاتی از طریق بازی درمانی حل میشود؟
بازیدرمانی اغلب برای کمک به حلکردن رویدادهای استرسزا در کودک مانند جابجایی مکانی، بستری شدن در بیمارستان، سو استفادهی فیزیکی و جنسی، خشونت خانوادگی و بلایای طبیعی کاربرد دارد.
همچنین میتوان از این روش برای درمان بیماریهای روانی یا مشکلات رفتاری استفادهکرد، مانند:
- بیش فعالی
- پرخاشگری
- مدیریت خشم
- اختلالات اضطرابی
- انواع اختلال اوتیسم
- افسردگی
- طلاق
- اندوه و فقدان
- ناتوانیهای جسمی و یادگیری
- مشکلات مربوط به مدرسه
- معضلات اجتماعی
- آسیبها و بحرانها.
ابزارهای و روشهای رایج
بسیاری از بازیدرمانگران، یک اتاق بازی اختصاصی دارند که پر از وسایلی است تا به روند درمان کمککند. برخی از اسباببازیهای رایج برای بازیدرمانی عبارند از:
- شکلهای متحرک
- مجسمهی حیوانات
- لوازم هنری
- قرقره
- خانه عروسکی با عروسک
- آشپزخانه با غذای اسباب بازی
- اسباب بازیهای موزیکال
- دستبند اسباببازی
- عروسکهای خیمه شب بازی
- سینی ماسه با عروسک
- بازیهای درمانی مانند حرف زدن، احساس کردن یا انجام دادن و بازیهای رومیزی (مانند مکثکردن، استراحت کردن و فکرکردن) ماشینهای اسباببازی.
روشهای غیر مستقیم
بازیدرمانی به دو روش پایه وجوددارد: غیر دستوری (یا کودک محور) و دستوری. در روش بازیدرمانی کودک محور، اسباببازیها و ابزارهای خلاقانه به کودکان دادهمیشود و به آنها اجازه میدهند به هر شکلی که دوست دارند از زمانشان استفادهکنند. هیچ راهنمایی در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهند یا چگونه باید مشکلاتشان را حل کنند به آنها دادهنمیشود. روش غیر مستقیم نوعی درمان وابسته به محرکات و انگیزههای مؤثر در افکار است و هدف اصلی این است که به کودکان اجازه دادهمیشود تا راهحلی برای مشکلات خود پیداکنند. کل جلسهی درمان معمولاً ساختار خاصی ندارد. درمانگر احتمالاً تنها به مشاهدهی کودک بی سروصدا بنشیند یا در مورد کارهای او نظر دهد. اگر کودک از درمانگر بخواهد که با او بازی کند درمانگر میتواند او را همراهی کند اما در نهایت تصمیم به عهدهی کودک است.
روش مستقیم
گاهی بازیدرمانگران ممکن است از روشهای مستقیم استفادهکنند. بازی درمانگر همچنین میتواند در طول جلسه بازیدرمانی براساس شناخت رفتاری از کودک یا بازیهایی که به پیداکردن راهحل کمکمیکند به کودک راهنمایی بدهد.
هر جلسه احتمالاً موضوع یا هدف خاصی داشته باشد که باید به آن پرداخته شود. ممکن است به کودک گفتهشود: امروز قرار است با عروسکها بازی کنیم، این عروسکها برای شماست و یا ممکن است درمانگر برای هدایت داستان در بازی شرکت کند. برای مثال: اگر کودکی از عروسکها برای نشاندادن کودکی که مورد آزار و اذیت قرارگرفته، استفادهکند، درمانگر میتواند به آن عروسک کمک کند تا روشهایی برای ایستادن در برابر زورگویی و یافتن راهحل پیداکند.
انواع بازی درمانی
علاوه بر روشهای پایه، چندین نوع مختلف بازی وجود دارد. در اینجا به برخی از رایجترین آنها اشاره میکنیم:
فرزند درمانی: درمانگر به والدین آموزش میدهد که چگونه از طریق بازی با کودک ارتباط برقرارکنند. هدف از این روش از بین بردن شکاف ارتباطی بین کودک و والدین است.
شن درمانی: کودک میتواند در یک جعبهی پر از شن با اسباب بازیهای کوچک مانند انسان ها و حیوانات بازی کند. صحنههایی که کودک در بازی ایجاد میکند بازتابی از زندگی خود اوست و فرصتی را برای حل درگیریهای ذهنی، حذف موانع و رسیدن به خودباوری فراهم میکند.
کتاب درمانی: درمانگر و کودک میتوانند با هم کتاب بخوانند تا مفاهیم یا مهارتهای خاصی را کشف کنند.
بازی تخیلی: ممکن است اسباببازیهایی برای فعال کردن قوهی تخیل کودک به او دادهشود مثلاً: لباس برای بازی پوشیدن، خانه عروسکی، عروسک یا شکلهای متحرک. این روش میتواند دستوری یا غیردستوری باشد.
بازیدرمانی رفتار درمانیشاختی: درمانگر میتواند از طریق بازی به او آموزش دهد که چگونه فکرکند و رفتارکند. برای مقال: به یک عروسک آموزش میدهند که چگونه روش فکری خود را تغییر دهد، یا درمانگر از کودک بخواهد تا به یک حیوان یاد بدهد در یک موقعیت استرسزا چگونه رفتارکند.
گروه درمانی
بازیدرمانی میتواند در محیطهای گروهی هم انجام شود. برای مثال: یک گروه غم از بچههای هم سن و سال تشکیلمیشود تا در بازی گروهی به آنها آموزش دهند که چگونه با غم و اندوهشان کنار بیایند آنها میتوانند با عروسکها بازی کنند، یا بازیهایی انجامدهند که آنها را با احساساتشان آشنا میکند، یا به صورت گروهی در پروژههای هنری شرکتکنند. برخی از مدارس گروههای بازی درمانی تشکیلمیدهند. کودکان میتوانند در یک محیط گروهی با بازیدرمانگر کار کنند تا مهارتهای اجتماعی مانند مشارکت در کارهای گروهی، ابراز محبت و احترام را بیاموزند.
زمان جلسه
طول جلسات بازیدرمانی با توجه به اهداف درمانی و نیازها و تواناییهای کودکان متفاوتاست. بیشتر جلسات بین ۳۰ تا ۵۰ دقیقه طول میکشد. قرارهای ملاقات ممکن است از یک بار در ماه تا ۲ بار در هفته باشد.
به طور متوسط، ۲۰ جلسه درمانی برای حل مشکل لازم است، اما برخی از کودکان بسیار سریعتر بهبود مییابند در حالی که برخی دیگر ممکن است به جلسات درمانی بیشتری نیاز داشتهباشند.
مشارکت خانواده
خانوادهها معمولاً نقش مهمی در درمان کودک دارند، اما سطح مشارکت آنها در درمان، توسط درمانگر مشخصمیشود. گاهی اوقات والدین میتوانند همراه کودک در جلسات شرکت کنند. اگر هدف، درمان مشکلات خانوادگی باشد ممکن است والدین مستقیماً در بازیدرمانی شرکتکنند (مثلاً: در مورد فرزند درمانی).
در موقعیتهای دیگر، کودک ممکن است تنها در جلسات شرکت کند و بعد درمانگر دربارهی اهداف و برنامههای درمانی با والدین صحبتکند.
راهکارهایی برای کمک به یک کودک خجالتی در خانه
والدین باید شرایط کودکشان را بپذیرند و با حمایت معقولانه به کودک کمک کنند تا در روابط اجتماعی خود احساس راحتی داشتهباشد. تجربهی موفقیت آمیز در برخی موقعیتهای اجتماعی کودک را برای شرکت در موقعیتهای اجتماعی آینده آماده میکند.
مسخرهکردن کودک، صحبت کردن به جای او، برچسب کمرویی به کودک زدن یا او را مجبور به برقراری ارتباط اجتماعی کردن مفید نیست؛ اما روشهای مثبتی وجود دارد که والدین میتوانند به کودک کمک کنند:
از شخصیت کودک قدردانی کنند. کودکان خجالتی اغلب شنوندههای خوبی هستند و نسبت به دیگران کمتر پرخاشگری میکنند. بسیاری از آنها وقتشان را صرف بازهای شاد با خودشان میکنند و به والدین خود نزدیک بوده و دوستان وفاداری هستند.
با شخصیت کودکتان کاملاً آشنا شوید. توجه کردن به علایق و احساسات کودک به شما کمک میکند تا با کودک ارتباط برقرارکنید و نشاندهید که شما به او احترام میگذارید. این کار باعث میشود که کودک اعتماد به نفس بیشتری داشتهباشد و کمتر محدود شود. به کودک خجالتی اجازه دهید تا خود را برای موقعیتهای جدید آمادهکند. قراردادن کودک در موقعیتهایی که به او حس تهدیدآمیزی میدهید به احتمال زائد در ایجاد مهارتهای اجتماعی کمکی نمیکند. به کودک احساس امنیت بدهید و موضوعات جالبی را برای جذب او در تعاملات اجتماعی فراهم کنید.
ارتباط چشمی را تشویق کنید. هنگامی که فرزندانتان صحبت میکنید، بگویید: به من نگاهکن یا تو چشمای نگاه کن، و یا دوست دارم چشمانت را ببینم. با استفاده ی آگاهانه از این مهارت و انجام دادن مداوم آن، کودک شما به زودی از ارتباط چشمی استفاده خواهد کرد.
نکته: اگر ارتباط چشمی کودک، شما را اذیت میکند به او بگویید که به بینی مخاطب نگاه کند. با انجام چند تمرین، معمولاً کودک، دیگر نیاز به تکنیک ندارد و با اطمینان بیشتری به چشمان مخاطب نگاه میکند.
به کودک نحوهی شروع یک مکالمه و برقراری ارتباط را آموزش دهید.
با کودک خود فهرستی از مکالمههای آسان تهیه کنید که او بتواند در ارتباط با افراد مختلف استفاده کند مانند در ارتباط با کسی که از قبل میشناسد، فرد غریبهای که تا به حال او را ندیده، دوستی که مدتی با ملاقات نداشته، دانش آموزی که تازه وارد مدرسه شده یا کودکی که دوست دارد با او در زمین بازی، بازیکند. سپس آنها را با هم تمرین کنید.
نکته: برای بچههای خجالتی، تمرین مکالمهی تلفنی با یک شنونده حامی نسبتاً به مکالمهی رو در رو آرامشبخشتر است.
موقعیتهای اجتماعی را تمرین کنید: با توصیف کردن محیط و انتظارات و افرادی که در جمع حضور دارند، کودک خود را برای رویداد اجتماعی پیشرو آماده کنید. سپس به او کمک کنید تا نحوهی ملاقات با دیگران، رفتار سر میز، مهارتهای اولیه مکالمه و حتی نحوهی درست خداحافظی را تمرین کنید.
این مهارتها را با همسالان جوانتر تمرین کنید. یک متخصص توصیه میکند اجازه دهید که بچههای خجالتی بزرگتر، با بچههای خجالتی کوچکتر در دورههای کوتاهی همبازی شوند؛ بنابراین فرصتی را برای کودکتان فراهم کنید تا با یک کودک دیگر که کوچکتر است بازی کند: خواهر یا برادر کوچکتر، پسر عمو، بچهی همسایه یا بچههای کوچکتر دوستانتان. نوجوانان خجالتی هنگام ارتباط با همسالانشان معمولاً کمحرف هستند بنابراین بهآنها توصیه کنید که از کودکان پرستاری کنند، چون یک روش عالی برای کسب درآمد و همچنین تمرین مهارتهای اجتماعی مانند شروع یک مکالمه و ارتباط چشمی است.
فرصت بازیهای دو نفره را ترتیب دهید. دکتر فرانکل روانشناس و سازندهی برنامه معروف آموزش مهارتهای اجتماعی UCLA، بازی دونفره را به عنوان بهترین روش ایجاد اعتماد به نفس در کودکان خجالتی پیشنهاد میدهد. این روش برای زمانی است که فرزند شما تنها یک بچه را برای چند ساعت بازی دو نفره دعوت میکند تا با یکدیگر آشنا شوند و مهارتهای دوستی را تمرین کنند. یک میان وعده تهیه کنید و سعی کنید مزاحم آنها نشوید، خواهر و برادر نباید در بازی آنها حضور داشتهباشند و تماشای تلویزیون نباید جز بازی آنها باشد.