عبارت “اضطراب جدایی” اغلب در اوایل سالهای زندگی کودک نوپا استفاده میشود. همانطور که کودکان نوپا از محیط پیرامونی خود آگاه میشوند و شروع به درک دنیای اطراف خود میکنند، کمکم برای جدایی از مراقبان (والدین یا پرستار خود) تلاش میکنند. ممکن است حتی کودک نوپایی که یکبار به یک پرستار بچه یا یک مهدکودک سپرده شده است، هنگام ترک کردن پرستار یا مراقب خود، فریاد بکشد و گریه کند. اگرچه مشاهده این صحنه برای والدین یا مراقب دیگر کودک دشوار است، اما این بخش از رشد کودک بسیار رایج است و روشهایی برای سهولت گذر از این مرحله وجود دارد.
اضطراب جدایی در کودکان چیست؟
اضطراب جدایی در اوایل کودکی، یک مرحله از رشد طبیعی است. در دوران نوزادی، کودکان با والدین و محیط خانه خود آشنا میشوند. آنها با والدین و یا مراقبان خود راحت میشوند و میآموزند چه انتظاری از آنها دارند. در حدود سنین 8 تا 14 ماهگی کودکان در شرایط و مواجه با افراد ناآشنا احساس ناراحتی و ترس میکنند. جدا شدن از والدین در این مرحله از رشد میتواند باعث شود که کودکان احساس تهدید و ناامنی کنند. در زمان جدایی از والدین، کودکان ممکن است ابراز ناراحتی و پریشانی کنند. کودک ممکن است به شما بچسبد، گریه کند و از جدا شدن از شما اجتناب کند. این احساسات معمولاً در حدود 2 سالگی فروکش میکنند. در این زمان کودکان یاد گرفتهاند که والدین آنها بعداً برمیگردند. برای کمک به کودکان در گذر از این مرحله با موفقیت، آنها باید بیاموزند که در محیط زندگی خود احساس امنیت کنند، به افراد دیگر به غیر از والدین خود اعتماد کنند و اعتماد کنند که آنها دوباره برمیگردند. اضطراب جدایی میتواند در طی دورههای استرس، از جمله از دست دادن یک عزیز یا حیوان خانگی مورد علاقه، تغییر کلاسها یا تغییر مدرسه، یا انتقال به خانهای جدید بازگردد.
با وجود اعتماد به دست آمده و حفظ شده در اولین مراحل رشد، ورود به محیط پیشدبستانی ممکن است اولین باری باشد که اعتماد او در خارج از محیط امن و راحت خانه امتحان میشود. کودک ممکن است هنگام کاوش در این قلمرو ناشناخته احساس اطمینان نداشته باشد که آیا نیازهای او برآورده میشود یا خیر و چگونه.
اضطراب جدایی در سنین مختلف
- نوزادان: اضطراب جدایی زمانی شکل میگیرد که کودک به درکی از پایداری شیء رسیده باشد. وقتی کودک شما متوجه شود شما واقعاً از پیش او رفتهاید، این مسئله ممکن است او را نا آرام کند. اگرچه برخی از نوزادان درک از پایداری شی و اضطراب جدایی را از اوایل 4 تا 5 ماهگی از خود نشان میدهند، اما بیشتر آنها در حدود 9 ماهگی دچار اضطراب جدایی قویتری میشوند. اگر کودک گرسنه باشد، خسته باشد یا احساس خوبی نداشته باشد، رها کردن او میتواند بدتر باشد. اگر روز سختی داشته است، واگذاری او به دیگری را کوتاه و به صورت روتین (متناوب) انجام دهید.
- کودکان نوپا: بسیاری از کودکان نوپا در دوران نوزادی اضطراب جدایی را پشت سر میگذارند و از 15 یا 18 ماهگی شروع به نمایش دادن این چالش میکنند. جدایی در شرایطی که کودک گرسنه، خسته یا بیمار باشد دشوارتر است که این وضعیت، بخش عمدهای از دوران نوپایی کودکان است! هنگامی که کودکان در دوران نوپایی خود به استقلال میرسند، ممکن است آگاهی بیشتری از جدایی کسب کنند. رفتارهای آنها در هنگام جدایی با صدایی بلند، با گریه و زاری بوده و به سختی میتوان آن را متوقف کرد.
- کودکان پیش از سنین دبستان: تا وقتی که کودکان به سن 3 سالگی میرسند، خیلی بیشتر درک میکنند که اضطراب یا التماسهای آنها را در هنگام جدایی چه تأثیری بر والدین دارد. این بدان معنا نیست که آنها استرس ندارند، اما مطمئناً برای تغییر کردن، رقابت میکنند. مقاوم باشید؛ به خاطر التماس و درخواست کودک به اتاق برنگردید و به هیچ وجه برنامههایی که برای رفع اضطراب جدایی برای او در نظر گرفته شده است را مختل و لغو نکنید. مقاومت و مصمم بودن شما، توجیهها و تلاش شما برای بازگشت وقتی میگویید که برمیگردم، همگی معادل یکدیگر هستند.
علائم اختلال اضطراب جدایی
ویژگی تعیین کننده برای اختلال اضطراب جدایی، ترس یا اضطراب بیش از حد در مورد جدایی از خانه یا دلبستگیها یا اشخاص مورد علاقهی او است. زمانی این ترس یا اضطراب، اختلال محسوب میشود که با توجه به سطح رشد فرد از آنچه انتظار میرود بیشتر باشد.
کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی حداقل سه مورد از علائم زیر را دارند:
- پریشانی بیش از حد و مکرر در هنگام پیشبینی یا تجربه جدایی از خانه یا دلبستگیها یا اشخاص مورد علاقهی او (والدین یا سایر مراقبان)
- نگرانی مداوم و بیش از حد در مورد از دست دادن دلبستگیها یا والدین یا صدمه احتمالی به آنها در اثر بیماری، تصادف، بلایا یا مرگ
- نگرانی مداوم در مورد تجربه جدایی غیر منتظره از یک شخصیتی که به آن دلبستگی دارد، عمدتاً پدر یا مادر (آدمربایی، تصادف، بیمار شدن)
- امتناع از بیرون رفتن یا دور شدن از خانه، از جمله رفتن به مدرسه یا حضور در فعالیتهای دیگر، به دلیل ترس از جدایی
- ترس بیش از حد از تنهایی یا بدون پدر و مادر بودن (یا هر فرد دیگری که به آن دلبستگی دارد)
- خودداری از خوابیدن در جایی دور از خانه یا به خواب رفتن بدون نزدیک بودن به فردی که به آن دلبستگی دارد
- کابوسهایی در مورد جدایی
- شکایات جسمی همچون سردرد، دل درد و یا استفراغ در صورت دور بودن از پدر و مادر یا دیگر افرادی که به آنها دلبستگی دارد
علائم اختلال اضطراب جدایی در کودکان و نوجوانان حداقل چهار هفته طول میکشد و باعث پریشانی قابلتوجهی میشود. امتناع از مدرسه رفتن در کودکان و نوجوانان که با این اختلال دست و پنجه نرم میکنند امری معمول است و میتواند منجر به ضعف در عملکرد مدرسه و عملکرد تحصیلی او شود. اختلال اضطراب جدایی همچنین میتواند روابط اجتماعی و روابط خانوادگی کودک را مختل کند.
کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، در خانه نیز مدام به والدین خود چسبیده است، در بازی کردن یا تنها ماندن مشکل دارند و هنگام خواب نیز دچار مشکل میشوند. آنها غالباً نیاز دارند تا والدین یا سرپرستانشان در هنگام خواب پیش آنها بمانند و هنگام بیدار شدن از خواب به اتاقخواب والدین میروند.
چه زمانی بهتر است برای درمان مراجعه کنیم؟
چه زمانی باید نگران باشید و به دنبال درمان و راه حلی برای سلامت روان کودک خود برای اضطراب جدایی باشید:
- وقتی ترس و اضطراب اصلاً از بین نرود یا کودک شما بیشتر از 6 سال سن دارد
- فرزند شما وقتی از شما جدا میشود پریشانی شدیدی از خود نشان میدهد
- فرزندانتان به دلیل ترس از جدا شدن از شما، تمایلی به رفتن به مدرسه یا مکانهای دیگر ندارند
- اکراه یا امتناع از خوابیدن بدون شما یا یک مراقب همیشگی دیگر کودک در نزدیکی خود
درمان اختلال اضطراب جدایی
چندین روش درمانی معمول وجود دارد که برای اختلال اضطراب جدایی مورد استفاده قرار میگیرد. با داشتن چنین شرایطی در کودک و نوجوانتان، هرچه زودتر مداخله کرده و از متخصصین در این زمینه کمک بگیرید، احتمال اینکه کودک شما نتیجه درمانی مثبتی را تجربه کند، بیشتر خواهد بود.
یافتن یک رواندرمانگر متخصص در مسائل کودکان و نوجوانان، اولین قدم برای کمک به فرزندتان در کنار آمدن با این اختلال است. انواع مختلفی از رواندرمانی وجود دارد که میتوانند در درمان اختلال اضطراب جدایی مؤثر واقع شوند.
درمان رفتاری شناختی (CBT)
این نوع اصلی رواندرمانی است که برای درمان اختلال اضطراب جدایی توصیه میشود. از طریق درمان رفتاری-شناختی یا CBT، کودکان میآموزند که چگونه احساسات اضطرابآمیز و پاسخهای جسمی خود را نسبت به افکار اضطرابآمیز تشخیص دهند. آنها یاد میگیرند که عوامل محرک و الگوهای فکری خود را که به احساسات اضطرابآور آنها کمک میکند، شناسایی کنند. کودکان از طریق تکنیکهای مختلف، استراتژیهایی را برای مدیریت افکار و احساسات اضطرابآمیز خود و کنار آمدن با احساساتشان میآموزند.
خانواده درمانی
شامل کردن والدین و سایر اعضای خانواده در روند درمان میتواند نتایج درمان را برای کودک بهبود بخشد. در خانواده درمانی، والدین و خواهر و برادرها میتوانند روشهای جدیدی را برای تعامل با کودک بیاموزند و الگوهای رفتاری مناسب را برای او تحریک کنند. آنها همچنین میتوانند استراتژیهای مفیدی را برای کمک به کودک در هنگام افزایش اضطراب بیاموزند.
بازی درمانی
کودکان کوچکتر ممکن است در وصل کردن و ارتباط دادن نقاطی بین افکار، احساسات و اعمال خود مشکل داشته باشند. برای این کودکان، بازی درمانی میتواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را نشان داده و پردازش کنند و یاد بگیرند که با آنها کنار بیایند.
تمرین تکنیکهایی برای آرامش برای کودکان و نوجوانانی که با اختلال اضطراب جدایی دست و پنجه نرم میکنند ضروری است. تنفس عمیق، آرامش بخشی هدایت شده و آرامسازی عضلانی تدریجی نیز میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند تا در زمانهای اضطراب، خود را آرام کنند.
برخی از کودکان و نوجوانان حتی در طول درمان نیز همچنان با علائم اختلال اضطراب جدایی خود مقابله میکنند. اگر علائم همچنان بر فرزند شما تأثیر منفی بگذارد و مشکلاتی را برای رفتن به مدرسه یا حتی بیرون رفتن از خانه برای فرزند شما ایجاد کند، شاید دارو بتواند به او کمک کند. نوع دارویی که باید استفاده شود، حتماً باید توسط روانشناس کودک و نوجوان ارزیابی و توصیه شود، زیرا داروها میتوانند عوارض جانبی قابلتوجهی بر روی کودکان داشته باشند.
والدین چگونه میتوانند در این شرایط به کودکان خود در خانه کمک کنند
مواردی وجود دارد که والدین میتوانند برای کمک به کودک و نوجوانشان در کنترل احساسات اضطرابی خود انجام دهند. حمایت والدین نقشی اساسی در کمک به فرزندانشان دارد تا یاد بگیرند به طور مستقل با این مسئله کنار بیایند. برای کمک به موفقیت فرزندتان در خارج از خانه، این راهکارها را در خانه امتحان کنید:
- با او سریع خداحافظی کنید. حتی اگر مجبور هستید با دستتان حرکاتی سریع و عجولانه را برای خداحافظی با او انجام دهید، سریع او را ببوسید، یا هنگام ترک یک پتو یا اسباب بازی مخصوص به او بدهید و به طور خلاصه، خداحافظی را کوتاه و شیرین کنید. اگر این کار کمی طول بکشد، زمان انتقال نیز طولانیتر شده و در نتیجه اضطراب نیز ایجاد خواهد شد.
- مقاوم و محکم باشید. سعی کنید هر روز که از کودک خود جدا میشوید، همان افتوخیزها را با همان روش خداحافظی سریع انجام دهید تا هر زمان که میتوانید از عوامل غیر منتظره جلوگیری کنید. یک برنامه روزمره میتواند از این ناراحتی کودک بکاهد و به کودک شما این امکان را میدهد که حس اعتمادی را به مستقل بودن خود، به طور همزمان در خود و نیز در شما به وجود آورد.
- توجه: هنگام جدا کردن، کاملاً به كودك خود توجه نشان دهید، او را عاشقانه نگاه کنید و به او محبت كنید. سپس علیرغم انکارهای او و گریههایش برای ماندن پیش شما، سریع با او خداحافظی کنید.
- به قولتان عمل کنید. وقتی به قول بازگشت خود در زمان معین پایبند باشید، فرزندتان به اعتماد و استقلال خود اعتماد خواهد کرد.
- سبک خاصی را برای اعتماد کردن کودکتان در نظر بگیرید. وقتی درباره بازگشت خود با کودکتان صحبت میکنید، موارد خاصی را که کودک شما میفهمد به او بگویید. اگر میدانید تا ساعت 3 بعدازظهر برمیگردید، این را به زبان فرزند خود بگویید. به عنوان مثال، بگویید، “من بعد از زمان خواب ظهر و قبل از عصرانه برمیگردم.” زمانی را که او میتواند درک کند تعریف کنید. در مورد بازگشت خود از سر کار، با واژهها و اصطلاحاتی برای “خواب” صحبت کنید. به جای اینکه بگویید، “من 3 روز دیگر به خانه برمیگردم “، بگویید، “من بعد از اینکه 3 بار خوابیدی، به خانه میآیم.”
- جدا بودن را تمرین کنید. بچهها را به خانه مادربزرگشان بفرستید، روزهایی را برای بازی کردن برنامهریزی کنید، به دوستان و خانواده خود اجازه دهید تا آخر هفته مراقبت از کودکتان را بر عهده بگیرند (حتی به مدت یک ساعت). قبل از شروع زمان رفتن کودکتان به مهدکودک یا پیشدبستانی، قبل از اینکه از او جدا شوید، به مدرسه رفتن و مراسم خداحافظی خود را تمرین کنید. به فرزند خود فرصت دهید تا در غیاب شما آماده شود، تجربه کند و پیشرفت کند!
به ندرت اتفاق میافتد که اضطراب جدایی بعد از سالهای پیشدبستانی همچنان و به طور همیشگی ادامه یابد. اگر نگران هستید که کودک شما با حضور نداشتن شما کنار نیاید، با پزشک متخصص اطفال و روانشناس کودکان مشورت کنید. پزشک متخصص اطفال و روانشناس کودک مطمئناً به حمایت از خانوادههایی که در چنین وضعیتی هستند کمک کرده و میتواند به آرامش شما کمک کند و برنامهای برای حمایت از هر دوی شما تعیین کند!