فلج مغزی نوعی اختلال رشد و نمو و علت اصلی ناتوانی در کودکان است. تقریباً در حدود 500،000 کودک و بزرگسال به این بیماری مبتلا هستند و همچنین حدود 8000 نوزاد و 1200 تا 1500 کودک در سن پیش دبستانی هر ساله به این بیماری تشخیص داده میشوند. فلج مغزی در نتیجه آسیب مغزی پایدار هنگام رشد یا تولد جنین رخ میدهد. اما به دلیل اینکه علائم فلج مغزی بر هماهنگی و حرکت مستقل کودک تأثیر میگذارد، صدمات همیشه بلافاصله تشخیص داده نمیشوند، به خصوص هنگامی که علائم خفیف است. درمان فلج مغزی به منظور پاسخگویی به نیازهای بیمار همیشه بسیار منحصر به فرد است. درمانی برای فلج مغزی وجود ندارد اما بسیاری از درمانها و روشهای درمانی وجود دارد که میتوانند باعث تسکین علائم شوند.
اگر فرزند شما به تازگی به فلج مغزی مبتلا شده است، ممکن است نیاز باشد با یک وکیل فلج مغزی تماس بگیرید تا به شما در بررسی شرایط پیرامون تولد کمک کند و تشخیص دهد که آیا کوتاهی و سهلانگاری مسئول این اتفاق بوده است یا خیر. نوع درمان ممکن است در طول زندگی کودک متفاوت باشد تا منعکس کننده تغییر شرایط و تواناییهای بیمار باشد. به عنوان مثال، با بزرگتر شدن کودک ممکن است درمان فشردهتر شود. از آنجا که جنبههای مختلفی از زندگی فرد تحت تاثیر فلج مغزی قرار میگیرد، تیم پزشکی کودک شما ممکن است از چندین متخصص تشکیل شود. متخصص اطفال فرزند شما ممکن است به عنوان ارائه دهنده مراقبتهای اولیه عمل کند و در این زمینه شما را به متخصصان مربوطه ارجاع میدهد و شما را در روند مراقبت راهنمایی میکند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا رزرو نوبت با شماره تلفن های 02166099693 تماس حاصل فرمایید.
فلج مغزی چیست؟
وقتی کودک نتواند مانند سایر کودکان به نقاط عطف رشد خود برسد، والدین معمولاً متوجه میشوند که احتمالا مشکلی وجود دارد. تعدادی از مواردی که به عنوان نقاط عطف رشد کودک در نظر گرفته میشوند عبارتند از:
- غلت زدن
- چهار دست و پا رفتن
- راه رفتن
این امر ممکن است باعث شود بیماری کودک در مراحل بعدی زندگی او تشخیص داده شود که در این صورت در بیشتر موارد تشخیص در کودکان نوپا انجام میشود . فلج مغزی در اثر آسیب به قشر حرکتی مغز ایجاد میشود. قشر حرکتی بخشی از مغز است که بر کنترل و هماهنگی عضلات تأثیر میگذارد. به همین دلیل کودکانی که به فلج مغزی مبتلا هستند اغلب در راه رفتن و مهارتهای حرکتی خود مشکل دارند. نوع و شدت علائم میتواند از یک بیمار به بیمار دیگر متفاوت باشد و ممکن است با وجود بیماریهای همزیستی مانند موارد زیر پیچیدهتر نیز بشود.
- ناتوانی شناختی
- صرع
- مشکلات بینایی
- و موارد دیگر
چه عواملی باعث فلج مغزی میشوند؟
فلج مغزی نوعی اختلال عصبی عضلانی است که در اثر آسیب به قشر حرکتی مغز در حال رشد ایجاد میشود. این امر بر عملکردهای حرکتی از جمله توانایی حرکت فرد، درک اشیاء و صحبت کردن تأثیر میگذارد. این بیماری همچنین میتواند بر تون عضلات تأثیر بگذارد و در نتیجه باعث سفت و محکم شدن بیش از حد عضلات و مفاصل یا عضلات شل و سست شدن آنها شود.
نوع و شدت علائم فلج مغزی به میزان آسیب مغزی و زمان وقوع آن بستگی دارد. چهار حالت اصلی وجود دارد که به فلج مغزی منجر میشود:
- اختلال در بارداری ناشی از مهاجرت سلولی مغز. در جنین در حال رشد، سلولها به منظور تشکیل نوع مناسب سلول، تمایز یافته و به جای خود حرکت میکنند. اگر چیزی این روند را مختل کند و از مهاجرت و رشد مناسب سلولهای مغزی جلوگیری کند، میتواند منجر به ایجاد تعدادی از بیماریهای عصبی شود.
- میلین شدن ضعیف سلولهای عصبی قبل از تولد. میلین در بدن به عنوان عایق عمل میکند تا از سلولهای عصبی محافظت کند. میلین نامناسب میتواند منجر به ایجاد سلولهای عصبی محافظت نشده شود که احتمال آسیب دیدن آنها را افزایش میدهد.
- مرگ سلولی مغز پریناتال. در طی فرآیند زایمان، سلولهای مغزی ممکن است در اثر آسفیکسی (خفگی) یا خونریزی از بین بروند. این مشکل بیشتر در زایمانهای دشوار یا دورههای دیسترس جنینی در اواخر بارداری دیده میشود که نیاز به تولد اضطراری دارند.
- سیناپسهای غیر کاربردی یا نامناسب پس از تولد. پس از تولد، آسیب مغزی میتواند منجر به آسیب مغزی و فلج مغزی شود. برخی از دلایل شایع عفونت مغزی، تروما و آسفیکسی است.
اساساً فلج مغزی وقتی ایجاد میشود كه سلولهای مغزی كه مسئول كنترل و حركت عضلات هستند یا قادر به رشد مناسب نیستند یا در اثر آسیب میمیرند. اگرچه همه موارد فلج مغزی قابل پیشگیری نیستند و علل اصلی بسیاری از موارد فلج مغزی ناشناخته است اما عوامل خطر خاصی وجود دارد که میتواند شانس کودک در ابتلا به فلج مغزی را افزایش دهد:
- زایمان زودرس یا وزن کم هنگام تولد
- دیترس جنینی از جمله مشکلات جفت، بند ناف و مایع آمنیوتیک
- زایمان طولانی و دشوار که در طی آن ممکن است آسفیکسی رخ دهد
- مننژیت یا سایر عفونتهای مغزی
- تروما بعد از تولد از جمله حوادثی که میتواند منجر به آسیب مغزی شود
اگرچه علت دقیق فلج مغزی همیشه مشخص نمیشود اما تخمین زده میشود که بین 10 تا 15 درصد از موارد فلج مغزی به دلیل اشتباهات پزشکی ایجاد میشود. این اشتباهات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- عدم تشخیص دیسترس جنینی در هنگام زایمان و انجام مداخله بر این اساس
- عدم احیای سریع “Blue baby” پس از تولد
- نوشتن نسخه دارویی پرخطر برای مادر باردار
- و سایر موارد ناشی از عدم ارائه استاندارد کافی از مراقبت قبل، حین و بعد از تولد.
علائم فلج مغزی چیست؟
از آنجا که فلج مغزی انواع مختلفی دارد، علائم بیماری از یک بیمار به بیمار دیگر متفاوت است. علائم مشخصی که در افراد بروز میکند بستگی به نوع فلج مغزی آنها و همچنین مکان گروههای عضلانی مبتلا دارد.
با این حال تعدادی از علائم در کودکان مبتلا به فلج مغزی مشترک است و علائم اولیه مشابه ممکن است توسط والدین یا سرپرستان مشاهده شود. فلج مغزی با توجه به وجود علائم بالینی زیر تشخیص داده میشود:
- حالت نامناسب ماهیچه از جمله هیپوتونی، هیپرتونی و دیستونی
- ضعف در هماهنگی و مشکلات حرکتی
- رفلکسهای غیر طبیعی از جمله رفلکسهای بیش از حد یا توسعه نیافته
- مشکل در حفظ وضعیت و تعادل
- اختلال در عملکرد حرکتی درشت
- مشکلات در کنترل حرکتی ظریف
- عملکرد حرکتی دهانی ضعیف
همه کودکان مبتلا به فلج مغزی همه این علائم را نشان نمیدهند. با این وجود وجود برخی یا همه این علائم با هیچ دلیل مشخص دیگری ممکن است پزشک را به بررسی احتمال فلج مغزی سوق دهد. تشخیص با تصویربرداری از مغز تشخیص پزشک را تایید میکند.
آیا فلج مغزی قابل پیشگیری است و عوامل خطر آن چیست؟
از آنجا که هیچ درمانی برای فلج مغزی وجود ندارد، تحقیقات فلج مغزی در درجه اول بر روی پیشگیری و درمان متمرکز شده است. از آنجا که دلایل اصلی این بیماری به درک بهتری از آن منجر میشود، با کاهش عوامل خطر میتوان اقدامات خاصی برای جلوگیری از فلج مغزی انجام داد.
برخی از عوامل خطر برای ایجاد فلج مغزی شامل موارد زیر است:
- تولد زودرس و وزن کم نوزاد
- کار طولانی و دشوار
- بیماری و عفونت جدی
- ناهنجاریهای ژنتیکی
- قصور پزشکی
- قرار گرفتن در معرض برخی از داروها یا مواد در حین رشد جنین
برخی از این خطرات را میتوان مدیریت کرد یا کاهش داد. گزینههای پیشرفته غربالگری ژنتیکی به والدین امکان میدهد عوامل خطر خاصی را قبل از شروع بارداری یا اوایل بارداری شناسایی کنند. قابل پیشگیریترین علت فلج مغزی قصور پزشکی است. اگرچه این قصور فقط 10 تا 15 درصد موارد مبتلا به فلج مغزی را شامل میشود اما تمام آنها قابل پیشگیری هستند.
والدینی که فرزندانشان تحت تأثیر قصور پزشکی قرار گرفته است، باید علیه پرسنل مسئول پزشکی برای پاسخگویی اقدام قانونی کنند و از ایجاد چنین مشکلاتی در آینده جلوگیری کنند.
انواع فلج مغزی
با تشخیص نوع فلج مغزی که فرزند شما به آن مبتلا است، میتوانید گزینههای درمانی موجود را بهتر بشناسید. با این حال، در نظر داشته باشید که بیش از یک نوع فلج مغزی وجود دارد که بر علائم و درمان تأثیر خواهد گذاشت.
فلج مغزی اسپاستیک
فلج مغزی اسپاستیک شایعترین نوع فلج مغزیاست که بیش از 70 درصد بیماران مبتلا به این بیماری را تحت تأثیر قرار میدهد. این نوع فلج مغزی با هیپرتونی یا افزایش تون ماهیچهها و عضلات سفت و محکم مشخص میشود. افراد مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک ممکن است عضلههایی داشته باشند که نتوانند آنها را شل کنند و در نتیجه مفاصل آنها سفت و سخت شود. اگر بیمار بتواند راه برود ممکن است راه رفتن غیر طبیعی داشته باشد. مشکل در خوردن و صحبت کردن نیز در این نوع فلج مغزی متداول است. فلج مغزی اسپاستیک یا هرمی را میتوان با قسمتهایی از بدن که تحت تأثیر قرار میگیرند، مشخص کرد.
فلج مغزی آتتوئید
فلز مغزی آتتوئید که به آن فلج مغزی دیسکینتیک یا دیستونیک نیز گفته میشود، 10 تا 20 درصد از کل بیماران مبتلا به فلج مغزی را تشکیل میدهد. این بیماری معمولاً با حرکات غیرقابل کنترل مشخص میشود. برخی از علائم شایع این نوع فلج مغزی عبارتند از:
- حرکات آهسته و کند بدن
- حرکات تند و تیز اندامها
- دشواری در بالا نگه داشتن سر
- مشکل در بلع و خوردن
فلج مغزی آتتوئید اغلب بر روی اندام فوقانی و گردن بیشتر از قسمت تحتانی بدن تأثیر میگذارد. این بیماری اغلب با اختلال شناختی رخ نمیدهد اما بیماران ممکن است در صحبت کردن و غذا خوردن دچار مشکل شوند.
فلج مغزی آتاکسیک
فلج مغزی آتاکسیک که کمترین شیوع را نسبت به انواع دیگر دارد حدود 5 تا 10 درصد بیماران را شامل میشود. این نام از ریشه کلمه “آتاکسی” گرفته شده است و به معنای “عدم هماهنگی” است که مشکلات موجود در تعادل و هماهنگی موجود در این نوع فلج مغزی را شرح میدهد.
افراد مبتلا به فلج مغزی آتاکسیک ممکن است هنگام تلاش برای یک حرکات لرزش را تجربه کنند. آنها همچنین ممکن است در انجام هر کار که نیاز به مهارتهای حرکتی خوب داشته باشد، به خصوص در دست و انگشتان دچار ناپایداری و دشواری شوند. فلج مغزی آتاکسیک معمولا دیرتر از سایر انواع فلج مغزی تشخیص داده میشود، معمولا بعد از 18 ماهگی کودک.
فلج مغزی مختلط
از آنجا که اشکال مختلف فلج مغزی در اثر آسیبدیدگی به نواحی مختلف مغز ایجاد میشود و ممکن است صدمات متعدد مغزی ایجاد شود، برخی از بیماران بیش از یک نوع فلج مغزی را نشان میدهند.
در موارد فلج مغزی مختلط، بیش از یک نوع علائم وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از ماهیچههای بیمار ممکن است دچار هایپرتونی باشند در حالی که سایر گروه های عضلانی دچار هیپوتونی هستند.
فلج مغزی چگونه تشخیص داده میشود؟
در بیشتر موارد، ابتدا والدین یا سرپرستان کودک متوجه تأخیر در رشد کودک میشوند. از بچهها انتظار میرود که در طی روند رشد، نقاط عطف خاصی به دست آورند مانند بالا نگه داشتن سر، چرخیدن، سینه خیز رفتن و راه رفتن.
عدم دستیابی به این نقاط عطف یا نمایش رفتار غیرمعمول در هنگام تلاش برای انجام این حرکات، اغلب اولین علامت برای وجود یک مشکل است.
با توجه به علائم اولیه یا تأخیر در رشد، پزشک متخصص اطفال تعدادی آزمایشهای تشخیصی از جمله تصویربرداری از مغز را برای شناسایی نقاطی از مغز که ممکن است دچار آسیبدیدگی شده باشد،انجام میدهد. انواع تصویربرداری عبارتند از:
- MRI (تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی)، که یک تصویر سه بعدی از مغز را فراهم میکند.
- سیتی اسکن (توموگرافی کامپیوتری)، که اشعه ایکس تصویر مغز را از زاویههای مختلفی میگیرد تا نمایی از مغز را فراهم کند.
- EEG (الکتروانسفالوگرام)، که فعالیت الکتریکی در مغز را اندازهگیری میکند.
- سونوگرافی، که از امواج صوتی با قدرت بالا برای تهیه تصویری از مغز استفاده میکند.
علاوه بر تصویربرداری از مغز، ممکن است آزمایشات دیگری نیز برای شناسایی موارد زیر انجام شود:
- اختلال شنوایی
- اختلال در بینایی
- عملکرد شناختی
- علائم دیگری که غالباً با فلج مغزی همراه هستند
در صورت وجود علائم و تشخیص صدمه مغزی میتوان به فلج مغزی رسید. بیشتر موارد فلج مغزی، تا 70 درصد، در اولین روز تولد کودک و 43 درصد موارد شدید نیز در ماههای اول زندگی تشخیص داده میشوند. هرچه علائم شدیدتر باشد، تشخیص بیماری نیز زودتر انجام میشود.
گزینههای درمانی برای فلج مغزی چیست؟
درمان فلج مغزی میتواند کیفیت کلی زندگی را برای بیماران بهبود بخشد. درمان فلج مغزی با مدیریت علائم و جلوگیری از پیشرفت و یا بدتر شدن مشکلات ثانویه میتواند باعث شود که کودک بتواند بهترین زندگی ممکن را داشته باشد.
اگرچه این اختلال قابل درمان نیست اما مدیریت علائم و درمان به بیمار امکان میدهد تا ناتوانی خود را تنظیم کند. رایجترین روشهای درمانی فلج مغزی روشهای درمانی ویژهای هستند که به بهبود اقدامات و علائم خاص کمک میکنند و داروهایی که میتوانند درد را کاهش دهند، عضلات را شل کنند و از بروز تشنج جلوگیری کنند. در بعضی موارد جراحی نیز میتواند مفید باشد.
تأثیر درمان بسته به شدت علائم فلج مغزی متفاوت خواهد بود. در بعضی موارد افراد مبتلا به فلج مغزی به لطف درمان میتوانند مستقل باشند و مانند یک بزرگسال زندگی مولدی داشته باشند.
داروهای فلج مغزی
داروها میتوانند به کاهش علائم خاص و مدیریت درد کمک کنند. رایجترین داروهای تجویز شده برای بیماران مبتلا به فلج مغزی، شل کنندههای عضلانی برای کاهش اسپاسم و داروهای ضد تشنج است. برخی از داروهای فلج مغزی که ممکن است فرزند شما مصرف کند شامل موارد زیر است:
- باکلوفن: یک شل کننده عضله است که باعث کاهش طولانی مدت اسپاسم عضلات میشود
- دانتریوم / دانترولین: یک شل کننده عضلانی است که برای اسپاسمهای شدید تجویز میشود
- دیازپام / والیوم: یک ماده آرامش بخش عمومی است که میتواند تنش را کاهش دهد و ممکن است به تشنج کمک کند
- بوتاکس: وقتی مستقیماً به عضلات آسیبدیده تزریق شود میتواند اسپاسم را کاهش دهد
- فلکسریل: یک آرامشبخش ماهیچهای است که با مسدود کردن پالسهای عصبی ارسال شده به مغز کار میکند
- دپاکین: یک داروی ضد تشنج است که برای معالجه تشنج و صرع بزرگ و صرع کوچک شناخته شده است
- دیلانتین: یکی از داروهای ضد تشنج شناخته شده و مؤثر است
تمام داروها با عوارض جانبی احتمالی همراه هستند و باید این موارد را با پزشک خود در میان بگذارید تا بتوانید از تبادل نظر مناسب بین مزایا و عوارض داروها اطمینان حاصل کنید.
گزینههای تراپی
بسته به علائم و نیازهای فرد، گزینههای تراپی متعددی در دسترس هستند. تراپی یکی از متداولترین و مؤثرترین روشهای درمانی برای بهبود کیفیت زندگی و استقلال فرد است و در صورت ترکیب با سایر گزینههای درمانی ، بیشترین کاربرد را دارد.
گزینههای تراپی متعددی وجود دارد، از جمله:
- گفتاردرمانی، که میتواند مهارتهای زبانی را بهبود بخشد و به خوردن و بلع کمک کند.
- فیزیوتراپی، که میتواند تحرک و هماهنگی را بهبود بخشد.
- کاردرمانی، که میتواند به فرد کمک کند تا خود را با خانه، مدرسه یا محیط کار خود تنظیم شود.
- تفریح درمانی، که میتواند مهارتهای اجتماعی ایجاد کند و یک منبع خلاق را برای بیمار فراهم کند.
- موسیقی درمانی، که میتواند آرام بخش باشد و یک خروجی خلاق را ارائه دهد.
- رفتار درمانی، که میتواند در ارائه مکانیسمهای مقابله سالم برای مشکلات عاطفی کمک کند.
- هیپوتراپی، که از اسب ها برای بهبود تعادل و قدرت عضلات استفاده میکند.
- درمان لباس فضایی، که از یک دستگاه لباس ویژه برای بهبود تعادل و کنترل عضلات استفاده میکند.
تراپی همچنین با ارائه راه حلهای عملی برای مشکلات شایع و همچنین ایجاد فرصتهایی برای پشتیبانی عاطفی و مکانیسمهای مقابلهای میتواند برای والدین و مراقبان مفید باشد.
گزینههای جراحی
جراحی ارتوپدی همیشه موثر نیست اما میتواند نتایج چشمگیری را برای کاندیداهای مناسب ارائه دهد. هدف از جراحی به عنوان یک درمان فلج مغزی بهبود حرکات یا کاهش احتمال عوارض است. به عنوان مثال، اسپاسم عضلات میتواند منجر به خارج شدن مفاصل از محل خود شود. مداخله جراحی میتواند از وقوع این امر جلوگیری کند. جراحی میتواند مشکلات زیر را برطرف کند:
- اسکولیوز
- اسپاسم عضلانی
- مشکلات دستگاه گوارش
- مشکلات مشترک
- انقباض عضلانی
- دررفتگی مفصل ران
- لرزش
در بعضی موارد، جراحی میتواند به کاهش درد نیز کمک کند. با این وجود، هر فرد کاندید مناسبی برای جراحی نخواهد بود و باید خطرات قبل از پیگیری این روش درمانی ارزیابی شود.
امید به زندگی برای کودک مبتلا به فلج مغزی چیست؟
فلج مغزی یک بیماری مادام العمر است اما دژنراسیون نیست. این بدان معنی است که علائم با گذشت زمان بدتر نمیشوند. بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی با مداخلات درمانی و دارویی میتوانند بزرگ شوند و زندگی مستقلی داشته باشند. بسیاری دیگر میتوانند به کمک مراقبان حرفهای و کمکهای خانوادگی در بزرگسالی زندگی کنند.
از آنجا که تفاوت بسیار زیادی بین افراد مبتلا به فلج مغزی وجود دارد، تخمین میانگین طول عمر فرد مبتلا به فلج مغزی دشوار است. ماندگاری یک فرد در درجه اول به شدت علائم و موفقیت کنترل و درمان آن بستگی دارد. یک مطالعه منتشر شده توسط مؤسسه ملی بهداشت نشان میدهد که شدیدترین موارد ممکن است 25 درصد احتمال زندگی تا 30 سالگی داشته باشند. موارد خفیفتر ممکن است خیلی طولانیتر زندگی کنند.
عواملی که بر امید به زندگی یک فرد مبتلا به فلج مغزی تأثیر میگذارد عبارتند از:
- سطح ناتوانی. كسانی كه از پارافلژی رنج میبرند در مقایسه با مواردی كه علائم آنها تاثیر کمتری بر بدن آنها گذاشته است، خطر عوارض بالاتری دارند.
- وجود بیماریهای ثانویه. عوارض ناشی از بیماریهای همزمان میتواند منجر به افزایش مرگ و میر شود.
- توانایی غذا خوردن به طور مستقل. تخمین زده میشود 1 کودک از 15 کودک مبتلا به فلج مغزی باید از طریق لوله تغذیه تغذیه شوند. این امر میتواند طول عمر کودک را تحت تأثیر قرار دهد و باعث عوارض بیشتر شود.
- تحرک. افرادی که میتوانند به طور مستقل یا با کمک ابزار حرکتی حرکت کنند، اغلب زندگی طولانیتری نسبت به افراد کاملاً فلج دارند. این امر تا حد زیادی به دلیل خطر عوارضی مانند زخم بستر، خفگی و ذاتالریه است.