زبان نقش مهمی را در رشد و نحوه تکامل کودک ایفا میکند و به او کمک میکند به خوبی به برقراری ارتباط با اعضای خانواده خود بپردازد، در مدرسه به یادگیری مطالب بپردازد، با دوستان خود ارتباط اجتماعی برقرار کند، با دیگران رابطه برقرار کند و کارهای ساده خود از قبیل صحبت کردن با تلفن و خرید از فروشگاه را انجام دهد. با توجه به اهمیتی که زبان دارد کودک به سادگی آن را یاد نمیگیرد. محیط اطراف کودک و افرادی که با او ارتباط دارد تاثیر زیادی را بر نحوه پیشرفت مهارتهای زبانی کودک دارند. میتوان با شناخت چند روش و استراتژی ساده اطمینان حاصل کرد که مهارتهای زبانی کودک در اوایل دوران کودکی ارتقا پیدا میکند و به او کمک میکند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار نماید.
جهت کسب اطلاعات بیشتر درباه تقویت مهارت زبانی کودکان و یا رزرو نوبت در کلینیک روشا با شماره تلفنهای 02166099693 تماس حاصل فرمایید.
چگونه کودک یاد میگیرد صحبت کند؟
به همان شکلی که کودکان یاد میگیرند کارهای مختلف را انجام بدهند و نحوه برقراری ارتباط با دیگران و استفاده از مهارت زبانی را نیز یاد خواهند گرفت. کیفیت و کمیت تجربه زبانی آنها به سرعت پیشرفت کودکان و مهارتهای زبانی آنها و توانایی صحبت کردن شان تاثیر میگذارد. کودک برای اینکه بتواند صحبت کند باید دانش و مهارت بالایی داشته باشد که این فرایند شامل چهار بخش مهم است که عبارتند از برقراری ارتباط، واژگان و قواعد دستور زبان تکلم.
یادگیری نحوه برقراری ارتباط
یک نوزاد سالم و معمولی در سالهای اولیه زندگی خود اصول و قواعد صحبت کردن را یاد میگیرد. کودکان در چند ماه اول متوجه میشوند که برقراری ارتباط برای آنها لذت بخش است و هنگامی که به برقراری ارتباط میپردازند تمام توجه خود را به فرد مقابل شان که یک بزرگسال یا کودک است میدهند. آنها مهارت برقراری ارتباط را از همان ۶ هفته اول زندگی که اولین لبخند خود را به روی دیگران میپاشند نشان میدهند. هنگامی که شما به کودک نگاه میکنید و با او صحبت میکنیم معمولاً او نیز به شما نگاه میکند و لبخند میزند و بعدها که ما با یکدیگر صحبت میکنیم با دقت به فردی که با او حرف میزنیم نگاه میکند و نحوه صحبت کردن، نگاه کردن و گوش دادن و تماس چشمی را یاد میگیرد. ما به نوبت با هم حرف میزنیم و به یکدیگر گوش میدهیم. کودکان نیز معمولاً در سن هفت یا هشت ماهگی مهارت به نوبت حر زدن یا انجام دادن کار را یاد میگیرند به عبارتی ما کودکان مان را وارد بازی میکنیم. هنگامی که شما با کودک خود صحبت میکنید او سکوت میکند و با دقت به شما و صحبت کردن تان نگاه میکند سپس نوبت به او میرسد و با صداهایی که از خود در میآورد به شما پاسخ خواهد داد. ما به اشکال مختلف با هم ارتباط برقرار میکنیم و از حالات صورت و تن صدا و حالات بدن برای بیان کردن منظور خود استفاده مینماییم. کودکان نیز یاد میگیرند که چگونه به تفسیر حالت بدن و نحوه صحبت کردن دیگران بپردازند و در این زمینه توانمند شوند. اکثر کودکان قبل از استفاده از کلمات از حالات بدن برای برقراری ارتباط استفاده میکنند. آنها به جای گفتن کلمات ‘نگاه کن یا آن چیست’ از اشاره استفاده میکنند و دست خود را به معنای خداحافظی تکان میدهند و دستهای خود را به سمت شما بالا میآورد و میگویند که ‘من را بغل کن’. این کارها طبیعی است و کودک قبل از صحبت کردن از این حالات استفاده میکند. کودکان با استفاده از حالت بدن یاد میگیرند که میتوانند بر روی رفتارهای افراد اطراف خود تاثیر بگذارند. این مهارتهای غیر کلامی، لبخند زدن، تماس چشمی، به نوبت عمل کردن، حالات صورت، تن صدا و حالت بدن از ویژگیهای بسیار مهم ارتباط هستند که کودک در مسیر یادگیری نحوه صحبت کردن از آنها استفاده میکند. آنها به منظور حضور در یک رابطه اجتماعی دو طرف به برقراری ارتباط با دیگران میپردازند و برای این منظور همواره در حال الگو برداری هستند.
توسعه دایره واژگان
توسعه دایره واژگان مرحله بعدی برای یادگیری زبان و ارتباط بهتر با دیگران است. کودکان کلماتی که از پدر و مادر یا سایرین میشوند را یاد میگیرند زیرا این کلمات به اشیا یا کارهای یا مواردی دلالت دارند که آنها میبینند، میشنوند و انجام میدهند. در طول روز پدر و مادر در هنگام بغل کردن کودک خود، غذا دادن به او، حمام کردن او، عوض کردن پوشک، بیرون بردن کودک یا رانندگی کردن با فرزند خود صحبت میکند و کودک میتواند همان کلماتی را بشنود که هر روز پدر و مادرش استفاده میکنند و به تدریج معنای آنها را یاد میگیرد. در ابتدا ۵۰ تا ۱۰۰ کلمه به کودکان یاد میگیرند در تمامی فرهنگها از لحاظ معنا شبیه هم هستند زیرا این کلمات در زندگی روزمره و برای انجام امور روزمره مورد استفاده قرار میگیرد. بین سنین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی کودکان شروع به صحبت کردن خواهد کرد و آنها یاد میگیرند کلماتی را بیان کنند که شنیده اند و از آنها برای برقراری ارتباط با دیگران استفاده خواهد کرد. برای آن که کودک بتواند به برقراری ارتباط با دیگران بپردازد باید:
- خوب گوش بدهند تا بتواند به این الگوهای صدای کلمات با هم تمایز قائل شود و به عبارتی تفاوت بین کلمات مشابه مانند کتاب و کباب و مواردی از این قبیل را یاد بگیرد.
- به موقعیت مختلف توجه کند تا بتواند صداهای کلمات را به معانی آنها ارتباط دهد.
- از الگوهای صداهای کلمات استفاده کند تا دیگران بتوانند منظور او را متوجه شوند.
برای اینکه کودک بتواند با سرعت متناسب صحبت کند باید قدرت شنوایی خوبی داشته باشد و بتواند در طول روز و در ارتباط با دیگران کلمات را با معانی آنها مرتبط کند و توانایی او برای صحبت کردن معمولی باشد.
واکنش به محرکها
کودکان در موقعیتهایی که برای یادگیری زبان دارند بسیار فعال هستند. کودکان معمولاً در سن یک سالگی میتواند به خوبی به محرکها واکنش نشان بدهند به عنوان مثال هنگامی که کودک و پرستارش به یک شی یا یک فعالیت توجه میکنند هر دوی آنها در حال تماشای یک اسباب بازی یا یک ماشین در حال حرکت هستند. هنگامی که پرستار متوجه میشود که کودک نیز به همان اسباب بازی یا همان ماشین درحال حرکت نگاه میکند او را بغل میکند و به آن اشاره میکند و درباره آن شروع به حرف زدن خواهد کرد. هرچه کودک بیشتر به محرکها واکنش نشان بدهد و تجربه بیشتری در این زمینه به دست بیاورد سریع تر میتواند معنای کلمات را یاد بگیرد. بزرگسالان میتوانند با جلب توجه کودک به یک شیء یا یک فعالیت به کودک برای کسب تجربیات بیشتر کمک کنند. تحقیقات نشان داده است که اکثر پدر و مادرها با کودکان خود در چنین شرایطی صحبت میکنند تا کودک بتواند آنچه که درباره اش صحبت میشود را ببیند و سریع تر شروع به حرف زدن نماید. هر چه بیشتر به این شیوه با کودک صحبت شود تلاش او برای یادگیری کلمات بیشتر افزایش خواهد یافت و تعدادی از پدر و مادرها این کارها را به طور طبیعی انجام میدهند و در هنگام انجام فعالیتهای معمولی روزمره با کودک خود صحبت میکنند اما برخی از آنها کمتر حرف میزنند و کودک شانس کمتری در این زمینه دارد که این تفاوتها باعث میشود کودک مهارتهای یکسانی از لحاظ دایره لغات یا صحبت کردن نداشته باشد.
یادگیری کلمات بیشتر در زندگی
یادگیری کلمات در دوران کودکی شروع میشود و در طول زندگی در آن پیدا میکند. هر کلمه جدیدی که کودک یاد میگیرد بعدا مورد استفاده قرار میدهد تا منظور خود را برای دیگران قابل درک نماید. همه ما برای اشیای مختلف کلمات متعددی را بلد هستیم و میدانیم که دایره لغاتی که داریم میتواند وسعت دنیای دانش و اطلاعات ما را نشان دهد. در صورتی که یک کودک با سرعت خیلی پایینی در حال یادگیری است یادگیری او درباره جهان اشیا و مردمی که در این جهان زندگی میکنند به کندی انجام خواهد شد اما کودکی که سرعت یادگیری خوبی دارد سریع تر کلمات را یاد میگیرد. یعنی بین سرعت یادگیری زبان جامعه و سرعت شکوفایی مهارتها و تواناییهای ذهنی کودک از قبیل به خاطر سپردن امور یا دلیل آوری ارتباط نزدیکی وجود دارد. تاخیر زبان و کلام میتواند در هر کودک باعث تاخیر در مهارت شناختی او شود.
یادگیری کلمات در سنین مختلف
معمولاً کودکان در حال رشد اولین کلمات خود را در سنین ۱۱ تا ۱۲ ماهگی بیان میکنند و یادگیری ده کلمه اول کودک به مدت سه تا پنج ماه صورت میپذیرد و هنگامی که کودک این کلمات را یاد گرفت کلمات جدید را با سرعت بیشتری یاد میگیرد. کودکان معمولا از سن ۱۹ تا ۲۴ ماهگی هر ماه حدود بیست و پنج کلمه را یاد میکند و در سن ۵ سالگی کودک به طور متوسط ۲ هزار کلمه بلد است. بهتر است بدانید که یادگیری کلمات در تمام دوران کودکی ادامه پیدا میکند و در دوران مدرسه سرعت بیشتری خواهد داشت. طبق برآوردهای انجام شده معمولا در کودکان از سن ۷ ۱۶ سالگی هر سال حدود ۳۰۰۰ کلمه جدید را یاد میگیرند. سرعت یادگیری کلمات تحت تاثیر یادگیری مهارت خواندن در سن ۷ سالگی افزایش پیدا میکند و کودک در کتابهای مدرسه و در پروژههای کاری خود با کلمات جدید بیشتری مواجه میشود.
یادگیری قواعد
پس از آن که کودک توانست به طور متوسط در سن ۱۹ ماهگی ۵۰ کلمه را یاد بگیرد شروع به کنار هم قرار دادن آنها میکند تا بتواند کلمات با معنی بسیار زیادی از قبیل’ سگ بزرگ ماشین بابا، بابا رفت، آب بده، گربه خوابیده’ را بسازد. معمولاً اولین واژگان بیشتر از اسم و فعل و صفت ساخته میشود و در کنار هم یک جمله با معنی را میسازند. هنگامی که کودکی در سن ۲۴ تا ۳۰ ماهگی حدود ۳۰۰ کلمه را یاد میگیرد شروع به استفاده از قواعد زبان خواهد کرد که شامل استفاده از جمع و مفرد، زمان گذشته و آینده و مالکیت، جملات سوالی و مواردی از این قبیل است. معمولاً قواعد زبان با یک نظم قابل پیش بینی یاد گرفته میشوند. در این شرایط کودک به تدریج به یادگیری جملات طولانی تر و پیچیده تر میپردازد و همانند بزرگسالان از قواعد زبان پیروی میکند. برخی از پزشکان میگویند کودکانی که دایره واژگان آنها ۳۰۰ کلمه یا کمتر است از لحاظ مهارتها و تواناییهای مربوط به قواعد زبان محدودتر هستند و دامنه واژگان در کنار یادگیری اصول و قواعد دستور زبان برای تولید جملات با معنی ضروری است.
یادگیری کلام
منظور از کلام توانایی کودک برای تولید جملات و کلمات هوشمندانه است. کودک برای اینکه بتواند واضح صحبت کند باید خوب گوش بدهد، به طور صحیح صداها و الگوهای کلمات را دنبال کند. معمولاً کودکان ابتدا به تولید صداها میپردازند و سپس کلمات را به صورت دست و پا شکسته تکرار میکنند که در این حالت پدر و مادر واکنش نشان میدهند و کلمات را تکرار میکنند و به تلاش کودک خود معنی میبخشند. در این حالت نیز میتوان شاهد تلاش کودک برای یادگیری و استفاده از موقعیتهای یادگیری بود.
چگونه مهارتهای زبانی کودکان را در مدرسه ابتدایی و راهنمایی بهبود ببخشیم؟
روشهای مختلفی برای بهبود مهارتهای زبانی در کودکان وجود دارد که برخی از آنها به شرح زیر میباشند:
با کودک خود صحبت کنید
مهمترین چیزی که باید به آن توجه کنید و به خاطر داشته باشید این است که در تمام طول روز و در هنگام صحبت کردن با کودک و پاسخ دادن آنها به سوالات و خواستههای ما فرایند یادگیری رخ میدهد. با کودک خود واضح صحبت کنید و بر حفظ تماس چشمی تاکید داشته باشد زیرا کودکان شما نیاز دارند به آنها نگاه کنید و به حرفشان گوش بدهید. علائم و نشانههای دیداری و تصاویر نیز به آنها کمک میکند به خاطر داشته باشید که صداهای اضافی موجود در محیط در کودکانی که دچار نقص شنوایی هستند باعث میشود فرآیند گوش دادن برای آنها دشوار باشد. بهتر است در اتاقی بنشینید و تلویزیون و رادیو را خاموش کنید و در مدرسه نیز کودک خود را در ردیف جلو بنشانید.
انتظارات طبیعی داشته باشید
این که شما به عنوان پدر و مادر یک کودک با فرزند خود مانند سایر کودکان برخورد کنید کافی نیست. بدون شک ما میخواهیم که آنها تجربیات یکسانی از یادگیری داشته باشند اما آنها برای بهره مند شدن از مزایای یادگیری باید حمایت ما را داشته باشند چرا که کودکان کوچکتر بخش زیادی از وقت خود را با اعضای خانواده سپری میکنند و در تمامی سنین پدر و مادرها بهترین گفتار درمانگرانی هستند که با کودکان خود ارتباط دارند و میتوانند اطلاعات مناسبی را در اختیار آنها قرار دهند. پدر و مادرها باید به صورت مداوم از فرزندان خود حمایت کنند تا آنها بتوانند مهارت صحبت کردن را یاد بگیرند.
گفتار درمانی
بر اساس شواهد و مدارک به دست آمده و ارزیابی کودکان مبتلا به اختلال زبان از قبیل سندروم داون، آنها میتوانند از زمان تولد تا دوران بزرگسالی از مزایای حاصل از گفتار درمانی بهره مند شوند. گفتار درمانی باید بر اساس شرایط کودک و در ماههای اول تولد او طراحی شود و از آنجایی که پدر و مادر کودک مدام با آن سر و کار دارند با سوالات متعددی مواجه میشوند که باید به این سوالات پاسخ داده شود. جلسات گروهی که با حضور کودکان و پدر و مادرها برگزار میشود میتواند در سالهای قبل از مدرسه بسیار موثر باشد. پدر و مادر در این جلسات گروهی میتواند اطلاعات خود را در اختیار یکدیگر قرار بدهند و اطلاعات مناسبی را به دست بیاورند و از یکدیگر حمایت عاطفی دریافت کنند. خدمات گروهی مقرون به صرفه هستند و پدر و مادرها میتوانند از مزایای حاصل از خدمات تخصصی از قبیل گفتار درمانی بهره مند شوند. کودکان مبتلا به سندروم داون از سن ۱۸ ماهگی میتوانند در گروهها فعالیت داشته باشند و از مزایای حاصل از تعامل اجتماعی و الگوهای ارتباطی ارائه شده توسط سایر کودکان بهره مند شوند.
اقدامات اولیه و آموزش در منزل
در تعداد زیادی از جوامع خانوادههایی که کودک مبتلا به اختلالات زبان دارند میتوانند در سالهای قبل از مدرسه از خدمات آموزش در منزل برای کودکان خود بهره مند شوند. معلمانی که بهترین خدمات فعالیت دارند باید در خصوص پیشرفت زبان، کلام و مهارت شناختی کودکان اطلاعات کافی داشته باشند. در سالهای قبل از مدرسه کودکان در حال رشد از زبان مادری خود استفاده میکنند و این سالها به لحاظ یادگیری زبان برای تمامی کودکان اهمیت دارد. روانشناسان به توصیف نحوه شکل گیری مهارت یادگیری زبان در کودکان پرداخته اند و نقشی که پدر و مادر در این راستا ایفا میکنند و کمکی را که به کودکان مبتلا به اختلالات زبانی خود میکنند را توضیح داده اند. نقش پدر و مادر در کسب مهارتهای زبان اهمیت بسیار زیادی دارد.
هنگامی که کودک به مدرسه میرود
به طور کلی کودکان از سن ۴ تا ۵ سالگی به مدرسه میروند. در صورتی که یک کودک اختلال یادگیری دارد باید به معلم او اطلاع داد که این کودک دچار تاخیر در زبان و کلام است. کودکان مبتلا به سندروم داون در حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ کلمه بلد هستند و معمولاً جملات آنها دو یا سه کلمه ای است. این کودکان بیشتر از آنچه که میگویند میفهمند به همین دلیل مهارت درک کردن در آنها دست کم گرفته میشود. زبان و کلام برای یادگیری و اهمیت بسیار زیادی دارند و مراحل تکامل و پیشرفت زبان و کلام کودک بر تمامی جنبههای آموزشی کودک تاثیر میگذارد. آموزش و یادگیری سواد یکی از حوزههایی است که بیشتر تحت تاثیر مهارتهای کلامی قرار دارد. معلمان باید بدانند که برنامه یادگیری کودک و مهارت خواندن در او مناسب با سطح پیشرفت زبان کودک باشد تا کودک بتواند در کنار خواندن مطالب آنها را نیز درک کنند. آنها همچنین باید بدانند که فعالیتهای مربوط به خواندن بر روی آموزش واژگان و قواعد دستوری بسیار مهم است تا مهارت کودک برای بیان جملات و بهبود تلفظ بهتر شود. در این حالت حضور مداوم گفتار درمانگر میتواند در راستای کمک به آموزش کودک بسیار ارزشمند باشد. در صورتی که شما به عنوان معلم یا پدر و مادر کودکی که دچار اختلال زبان است به گفتار درمانگر دسترسی ندارید میتوانید با استفاده از جملاتی که کودک تان بیان میکند و علائم و نشانههایی که دارد به او در این راستا کمک نمایید. در سالهای مدرسه و در دوران بزرگسالی اکثر کودکان و افرادی که دچار اختلالات زبان هستند میتوانند از کمک و حمایت گفتار درمانگر بهره مند شوند تا مهارت زبان و کلام آنها تقویت شود. گفتار درمانگر به تعداد زیاد از کودکان کمک میکند به بهبود تلفظ کلمات بپردازند و توانایی صحبت کردن آنها بهتر شود. امروزه نمونههای جدیدی از برنامههای آموزشی شامل حضور پدر و مادر و گفتار درمانگر برای کمک به کودک است مورد استفاده قرار میگیرد. در یک برنامه آموزشی پدر و مادر، آموزش و فعالیتهای خاص را برای کمک به کودک خود یاد میگیرند و در یک روش دیگر کودکان و نوجوانان از جلسات درمان با درمانگر بهره مند میشوند. در این روش با بهبود مهارت صحبت کردن معمولاً کودکان میتوانند به بیان جملات طولانی تر و با قواعد پیچیده دستوری بپردازند.
دوستان و تجربیات اجتماعی
اکثر ما با بازی کردن با دوستان خود و انجام فعالیتهای روزانه خود با آنها مهارتهای زبانی و کلامیو گفتاری خود را توسعه میدهیم. باید از لحاظ اجتماعی اعتماد به نفس داشته باشیم و دوستانی داشته باشیم که در کنار آنها شانس بسیار خوبی برای توسعه مهارتهای گفتاری خود را به دست بیاوریم. صحبت کردن با دوستان همسن تفاوت بسیار زیادی با صحبت کردن با بزرگسالان دارد اما هر دو به یک اندازه مهم هستند. معلمان باید در مدرسه و روابط اجتماعی کودکان تمرکز کنند تا بتوانند در این راستا به آنها کمک نمایند. کودکانی که دچار اختلالات زبانی هستند در پیدا کردن دوست و بازی کردن با سایر کودکان مشکل دارند. به خاطر داشته باشید که حمایت بیش از حد پدر و مادرها باعث ایجاد یک مانع اضافی بین کودکان میشود و به این ترتیب باید یک الگویی مناسب برای فرزند خود باشند تا بتوانند به او کمک کنند. در صورتی که معلم و درمانگر و پدر و مادر میتوانند به خوبی با هم تعامل داشته باشند و بتوانند در ارتباط با اختلالات زبانی کودک با هم همکاری داشته باشند اعتماد به نفس کودک افزایش خواهد یافت و کودک یک الگوی مناسب را در اختیار خواهد داشت.