مغز ارگان حیاتی سیستم عصبی مرکزی است. این ارگان پیچیده متشکل از میلیاردها نورون به هم پیوسته و گلیا است. دو نیمه جانبی مغز که به عنوان نیمکره چپ و نیمکره راست نیز شناخته میشوند دارای سلولهای عصبی / گیرندهای هستند که برای عملکردهای مختلف بدن مورد استفاده قرار میگیرند. نیمکره چپ مغز وظیفه شناختی مانند گفتار و زبان را بر عهده دارد.
نیمکره راست مغز بیشتر روی خلاقیت و تشخیص چهره کار میکند. اگرچه عملکردهای مغز بر اساس نیمکرههای آن تقسیم میشوند و حتی عملکردهای خاصی نیز برای اجرای آنها لازم است، اما باز هم هر عملکرد به کل مغز نیاز دارد. اگرچه جنبه تحلیلی برخی از انواع شخصیتها نسبت به جنبه هنری آنها بیشتر است، اما در هر صورت مغز بصورت كلی استفاده میشود. بسیاری از افراد، ممکن است همزمان هم منطقی و هم خلاق باشند.
مغز انسان چگونه کار میکند؟
مغز انسان یک ارگان پیچیده است. در حدود 3 پوند وزن، حدود 100 میلیارد نورون و 100 تریلیون اتصال دارد. مغز شما مرکز فرماندهی تمام افکار، احساسات، و کارهای شما است.
قسمتهای مختلفی از مغز شما توسط الیاف عصبی به هم متصل شدهاند. اگر یک آسیب مغزی ارتباط بین دو طرف مغز را قطع کند، شما هنوز هم میتوانید عملکردهای خود را داشته باشید. اما عدم اتصال دو نیمکره باعث ایجاد برخی از اختلالات میشود. مغز انسان دائماً در حال سازماندهی مجدد خود است. برای تغییر، چه از نظر جسمی و چه از طریق تجربه زندگی، سازگار است. این یک خصوصیت ویژه برای یادگیری است.
همینطور که دانشمندان به ترسیم الگوهای مغز ادامه میدهند، دانش ما درباره اینكه چه قسمتهایی از مغز عملکردهای لازم را کنترل میکنند، بیشتر و بیشتر میشود. این اطلاعات برای پیشبرد تحقیقات در مورد بیماریها و آسیبهای مغزی و نحوه بهبودی آنها بسیار حیاتی است.
برتری جانبی مغزی چیست؟
اطلاعاتی که وارد نیمکره چپ میشوند، از کالوس کالوسوم عبور میکنند و به سمت راست مغز میروند و بالعکس. عملکرد دو نیمکره مغز (نیمکره راست و چپ) به هم وابسته است.
هرکدام از آنها نقشی در پردازش اطلاعات دارند، اگرچه هریک در عملکردهای خاصی قویتر هستند. این فرآیند برتری جانبی مغز نامیده میشود. میزان برتری جانبی مغز در همه یکسان نیست.
تئوری چپ مغز و راست مغز
فرد یا میتواند راست مغز باشد یا چپ مغز. یعنی یک طرف مغز غالب است. افراد چپ مغز از نظر ماهیت روشمند و تحلیلی هستند. افراد راست مغز خلاق و هنری هستند. نظریه چپ مغز و راست مغز در دهه 1960 توسط یک روانشناس به نام راجر دبلیو اسپری مطرح شد.
وظایف نیمکره چپ مغز
نیمکره چپ مغز سمت راست بدن را کنترل میکند. اگر نیمکره چپ مغز غالب باشد، فرد منطقی است و از نظر علمی و نظری توانمندتر است.
اطلاعات دقیق در مورد عملکردها و ویژگیهای نیمکره چپ مغز:
- این توانایی را دارد که مجموع هر موقعیتی را درک کند / به مسایل از زاویه بالاتری نگاه کند.
- حرکت عضلات بزرگ مانند عضلات مربوط به راه رفتن را کنترل میکند.
- نقش مهمی در حفظ تعادل بازی میکند.
- مسئول ارتباطات غیر کلامی است.
- میتواند بو، طعم و صدا را حس کند.
- مسئول عملکردهای عاطفی است.
- رفتار دوری و اجتناب را تنظیم میکند.
- سیستم ایمنی بدن را کنترل میکند.
- مسئول عملکردهای غیر ارادی بدن مانند هضم، ضربان قلب و تنفس است.
- توسط تجربیات جدید تحریک میشود.
- توانایی فرد در توجه به جزئیات را تحت تأثیر قرار میدهد.
- مهارتهای حرکتی ظریف را کنترل میکند.
- صداها را به زبان تبدیل کرده و معانی را ترجمه میکند.
شما به احتمال زیاد در دروس نظری خصوصاً ریاضی و علوم عالی هستید. نیمکره چپ مغز، مغز دیجیتال نیز نامیده میشود. این نیمکره مسئول مسئول موارد زیر است:
- کلامی
- تحلیلی
- نظم
- خواندن
- نوشتن
- محاسبات
- ترتیب دهی
- منطق
- ریاضیات
- فکر کردن با کلمات
- تفکر طولی
- زبانهای مبتنی بر تصویر مانند زبان افراد لال و ناشنوا
افراد چپ مغز معمولاً در زمینههای زیر برتری دارند:
- تحلیلگر کسب و کار
- برنامه نویس
- خبرنگار
- دانشمند
- مدیر شبکه
وظایف نیمکره راست مغز
نیمکره راست مغز سمت چپ بدن را کنترل میکند. یک شخص راست مغز در کارهای هنری سرآمد است. بصری و شهودی است. به آن مغز آنالوگ نیز گفته میشود. نیمکره راست مغز مسئول موارد زیر است:
- خلاقیت
- خیال پردازی
- بینش
- تفکر کل نگر
- هنر
- تجسم احساسات
- نشانههای غیر کلامی
- ریتم
- خیال بافی
- احساسات
افراد راست مغز معمولاً در زمینههای زیر برتری دارند:
- طراحی گرافیکی
- طراح داخلی
- نوازنده
- نقاش
- روانشناس
- مشاور
- مدیر
اطلاعات دقیق درباره عملکردها و ویژگیهای نیمکره راست مغز:
- اجازه میدهد تا کودکان خردسال مفهوم بیشتر را در مقابل کمتر درک کنند و بفهمند.
- نیمکره راست مغز مسئول برخی از عملکردهای شناختی مانند توجه، پردازش اشکال و الگوهای بصری، احساسات، ابهام کلامی و معانی ضمنی است.
- كودكان زير 3 سال عمدتاً توسط نیمکره راست مغز اداره ميشوند
آیا تسلط نیمکرههای مغز بین افراد متفاوت است؟
تسلط نیمکرههای مغز در افراد مختلف متفاوت است. نیمکره مغز استفاده شده در هر فعالیت، همیشه برای یک فرد یکسان نیست. برخی از متخصصان معتقدند که فعالیتهای مغز تحت تأثیر راست دست یا چپ دست بودن فرد است.
درک اینکه کدام بخش از مغز در یک فرد غالب است، در تعیین سبک یادگیری او مؤثر است. افراد چپ مغز یادگیرنده بصری هستند. از طرف دیگر، افراد راست مغز یادگیرنده شنوایی هستند.
آسیب مغزی و اثرات آن بر بدن
آسیب مغزی که به عنوان سكته مغزی نیز شناخته میشود، به طور قابل توجهی بر بدن تأثیر میگذارد. همانطور که میدانید مغز در بیشتر فرآیندهای حیاتی بدن نقش دارد.
با این حال، نیمکرهای که آسیب دیده است میتواند مشخص کند که چه علائم و مشکلات خاصی میتواند در بدن ایجاد شود.
آسیب در نیمکره چپ مغز
از آنجا که نیمکره چپ مغز سمت راست بدن را کنترل میکند، هرگونه آسیب در آن میتواند به ضعف سمت راست بدن منجر شود. در اثر آسیب نیمکره چپ مغز، ممکن است مشکلات زیر ایجاد شود:
- مشکل در درک کلمات نوشتاری و گفتاری.
- دشواری در بیان کلمات نوشتاری و گفتاری.
- فرد برای هماهنگی یا برنامهریزی حرکات محرک برای صحبت کردن که در پزشکی به آن آپراکسی گفته میشود، مشکل دارد.
- تکلم نامفهوم یا تغییر در صدا (دیسارتریا).
- مشکل داشتن با اعداد.
- مشکل در برخورد با مشکلات پیچیده.
آسیب در نیمکره راست مغز
نیمکره راست مغز سمت چپ بدن را کنترل میکند. هرگونه آسیب در سمت راست مغز میتواند به ضعف سمت چپ بدن منجر شود. در صورت صدمه به نیمکره راست مغز، مشکلات زیر میتواند ایجاد شود:
- تمركز بر روی یك كار برای بیمار چالش برانگیز میشود.
- سمت چپ بدن نمیتواند عملکرد مناسبی داشته باشد.
- پردازش اطلاعات در زمینه تصویری سمت چپ دچار مشکل میشود.
- بیمار نمیتواند اطلاعات قبلی را بخاطر بیاورد و همچنین در یادگیری اطلاعات جدید با مشکل مواجه میشود.
- فرد در شناسایی مشکلات یا حتی ایجاد راه حل ناکام است.
- مهارتهای ارتباطات اجتماعی فرد تحت تأثیر قرار میگیرد مانند تفسیر زبان انتزاعی، درک جوکها، نتیجهگیری و درک علائم غیر کلامی.
- مشکل در یادآوری وقایع مهم مانند زمان، تاریخ و مکان.
- مشکل در سازماندهی مواردی مانند تنظیم اطلاعات و برنامهریزی.
نکاتی در مورد هشیار نگه داشتن مغز
فعال نگه داشتن مغز ممکن است به افزایش نشاط و احتمالاً تولید سلولهای جدید مغز کمک کند. پزشکان همچنین اظهار داشتند که عدم تحریک ذهنی ممکن است خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را افزایش دهد. در اینجا چند نکته برای تحریک مغز آورده شده است:
- هر روز مدتی را صرف خواندن، نوشتن یا هر دو کنید.
- هرگز یادگیری را متوقف نکنید. در کلاسهای مختلف شرکت کنید، به یک سخنرانی بروید، یا سعی کنید مهارت جدیدی کسب کنید.
- جدول کلمات متقاطع و سودوکو را حل کنید.
- بازیهای حافظه، بازیهای تختهای، بازیهای کارتی یا بازیهای ویدیویی را انجام دهید.
- سرگرمی جدیدی را دنبال کنید که نیاز به تمرکز دارد.
علاوه بر تمرینهای تفکر، مغز شما از یک تمرین فیزیکی خوب نیز بهره میبرد. فقط 120 دقیقه ورزش هوازی در هفته میتواند به بهبود یادگیری و حافظه کلامی کمک کند.
از خوردن غذاهای بیهوده خودداری کنید و حتما از طریق مواد غذایی مغذی یا مکملهای غذایی تمام مواد مغذی مورد نیاز خود را دریافت کنید. و البته، هر شب خواب کامل داشته باشید.
نکاتی در مورد افزایش خلاقیت
اگر میخواهید جنبه خلاقیت خود را تغذیه کنید، چند روش برای شروع وجود دارد:
ایدههای خلاقانه دیگران را بخوانید و گوش دهید
ممکن است بذر ایدهای را که میتوانید رشد دهید، کشف کنید و یا تخیل خود را آزاد کنید.
چیز جدیدی را امتحان کنید
یک سرگرمی خلاقانه مانند نوازندگی ساز، نقاشی یا داستان نویسی را انتخاب کنید. سرگرمی آرامشبخش میتواند به ذهن شما کمک کند تا در مکانهای جدید پرسه بزند.
به درون نگاه کنید
این کار میتواند به شما کمک کند تا درک عمیقتری از خود و آنچه باعث عملکردهای شما میشود داشته باشید. چرا به سمت فعالیتهای خاص گرایش دارید و به سایر فعالیتها علاقهای ندارید؟
مغز خود را تازه نگه دارید
الگوهای تعیین شده خود را بشکنید و به خارج از حاشیه امن خود بروید. به جای جدیدی سفر کنید. خود را در فرهنگ دیگری قرار دهید. زمانی از زندگیتان را برای موضوعی که قبلاً مطالعه نکردهاید، صرف کنید.
نکات و ترفندها
- وقتی ایده جدیدی به ذهنتان میرسد، آن را یادداشت کنید و برای رشد بیشتر آن تلاش کنید.
- ایده پردازی. هنگامی که با مشکل روبرو شدید، سعی کنید چندین روش را برای رسیدن به یک راه حل امتحان کنید.
- هنگام انجام کارهای ساده مانند شستن ظروف، تلویزیون را خاموش کنید و بگذارید ذهن شما به مکانهای جدید سرک بکشد.
- استراحت کنید، آرام باشید و بخندید تا خلاقیت شما شکوفا شود.
حتی چیزی که به اندازه موسیقی خلاقانه باشد به زمان، صبر و تمرین نیاز دارد. هرچه بیشتر فعالیت جدیدی انجام دهید، مغز شما با اطلاعات جدید تطبیق مییابد.