کم توانی ذهنی (ID) نوعی ناتوانی خاص است. این مشکل ناشی از ظرفیت ذهنی (هوش) محدود است. این محدودیتها باعث میشود که شخص بدون حمایت دیگران به سختی بتواند از خود مراقبت کند. تخمین زده میشود که 1-3 از جمعیت دچار کم توانی ذهنی هستند. كودكان دارای کم توانی ذهنی در كاركردهای فكری (مثلاً برقراری ارتباط، یادگیری، حل مسئله) و رفتارهای سازگارانه (به عنوان مثال مهارتهای اجتماعی روزمره، روتینها، بهداشت) دارای مشکلات قابل توجهی هستند.
کم توانی ذهنی میتواند خفیف یا شدید باشد. کودکانی که مشکل شدیدتری دارند به طور معمول نیاز به حمایت بیشتری دارند، به خصوص در مدرسه. کودکان دارای کم توانی ذهنی خفیفتر، به خصوص در جوامعی که دارای آموزش و پشتیبانی خوبی باشند، میتوانند مهارتهای مستقلی کسب کنند. برنامهها و منابع بسیاری برای کمک به این کودکان در بزرگسالی وجود دارد.
برای کمک به فرزند خود در رسیدن به پتانسیل کامل خود، بسیار مهم است که در اسرع وقت برای دریافت کمک حرفهای اقدام کنید. اگر فکر میکنید مشکلی وجود دارد، با پزشک فرزند خود صحبت کنید. برای ارزیابی بیشتر و غربالگری ممکن است شما را به یک متخصص اطفال رشدی – رفتاری یا سایر متخصصان کودکان ارجاع دهند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر و یا رزرو نوبت در کلینیک روشا با شماره تلفنهای02166099693 – 09106646195 تماس حاصل فرمایید.
علل کم توانی ذهنی کودک
دلایل بسیاری برای کم توانی ذهنی وجود دارد. برخی از آنها قابل پیشگیری هستند؛ اما برخی دیگر اینطور نیستند. این دلایل را میتوان در دستههای زیر قرار داد.
مشکلات پزشکی
مشکلات پزشکی که منجر به کم توانی ذهنی میشوند در سه گروه قرار میگیرند که شامل قرار گرفتن در معرض الكل و سایر داروها در دوران بارداری؛ قرار گرفتن در معرض سموم خاص؛ و برخی از انواع عفونتها قبل از تولد است. قرار گرفتن در معرض الکل و داروها کاملاً قابل پیشگیری است. سندرم الکل جنینی (FAS) عامل اصلی کم توانی ذهنی است. همچنین سایر داروها نیز به جنین در حال رشد آسیب میرسانند. این داروها شامل نیکوتین، کوکائین و هروئین است. یک زن باردار در صورت استفاده از الکل یا مواد مخدر باید به پزشک خود اطلاع دهد. پزشک ممکن است بتواند به او در کاهش خطرات مربوط به فرزند متولد نشده کمک کند.
قرار گرفتن در معرض سموم قبل و بعد از زایمان
قرار گرفتن در معرض سموم قبل و بعد از زایمان میتواند کم توانی ذهنی ایجاد کند. نگرانیهای ویژه ما مربوط به سرب، جیوه و تشعشعات است. جلوگیری از قرار گرفتن در معرض این سموم خطر ابتلا به کم توانی ذهنی را کاهش میدهد. ماهیهای بزرگ مانند کوسه، ماهی خال مخالی و ماهی شمشیر حاوی مقادیر زیادی جیوه هستند. ماهیهای کم جیوه شامل میگو، ماهی سالمون و پولاک هستند. قرار گرفتن در معرض تشعشعات زیاد نیز با کم توانی ذهنی همراه است. خوشبختانه، تجهیزات پرتوی مدرن میزان مواجهه با اشعه را به طرز چشمگیری کاهش داده است. با این حال، مشخص نیست که سطح ایمنی قرار گرفتن در معرض این تشعشعات چیست. به همین دلیل، زنانی که ممکن است باردار باشند، باید قبل از انجام هرگونه اقدامات پرتودرمانی با پزشک خود صحبت کنند.
انواع خاصی از عفونت
انواع خاصی از عفونتها نیز میتواند منجر به کم توانی ذهنی شود. زنان باردار میتوانند برای کاهش این خطرات اقدامات سادهای انجام دهند. زنان باردار باید از تماس با مدفوع گربه خودداری کنند. گربهها میتوانند یک انگل ایجاد کنند که باعث عفونت توکسوپلاسما شود. این عفونت به عنوان یک عامل ایجاد کم توانیهای ذهنی شناخته میشود. زنان باردار نباید جعبههای لیتری گربه را کنترل کنند. آنها نباید در جاهایی که ممکن است گربهها مدفوع کرده باشند باغبانی کنند.
چندین بیماری مقاربتی
چندین بیماری مقاربتی وجود دارد که اگر نوزاد یا جنین در معرض آنها قرار بگیرد میتواند دچار کم توانی ذهنی شود. این موارد شامل هپاتیت B، سفلیس و تبخال سیمپلکس II است. زنان باردار باید رابطه جنسی ایمن داشته باشند و از کاندوم استفاده کنند تا خطر ابتلا به این بیماریها را کاهش دهند. کودکان باید در برابر عفونتهایی که باعث ایجاد کم توانی ذهنی میشوند، از واکسینه شوند. این واکسیناسیونها و پروتکلها به طور مداوم در حال تکامل هستند. والدین باید از پزشک فرزندشان راهنماییهایی را دریافت کنند.
آسیب مغزی
آسیب مغزی یکی دیگر از دلایل کم توانی ذهنی است. بسیاری از صدمات مغزی قابل پیشگیری است. کودکان همیشه باید در صندلی ایمنی کودک سوار شوند. صندلی باید درست نصب و استفاده شود. دستورالعملهای کارخانه سازنده صندلی را برای نصب و استفاده دنبال کنید. اگر یک خانواده نتواند صندلی ایمنی کودک را تهیه کند، آژانسهایی وجود دارند که میتوانند آنها را تأمین کنند. برای کسب اطلاعات بیشتر از پزشک کودک خود راهنمایی بخواهید. کودکان هنگام دوچرخه سواری، اسکیت و غیره باید همیشه از کلاه ایمنی استفاده کنند.
آسیبدیدگی مغز نیز هنگام تکان خوردن یا افتادن نوزادان رخ میدهد. این وضعیت ناگوار غالباً هنگامی اتفاق میافتد که مراقبان به خوبی از نوزاد مراقبت نکنند. مراقبت از نوزادان میتواند بسیار استرسزا باشد. طبیعی است که احساس ناامیدی کنید. از ارائه دهنده خدمات بهداشتی خود بخواهید تا شما را به شخصی معرفی کند که میتواند راههای بهتری برای مقابله با استرس را به شما یاد دهد.
علل ژنتیکی بسیاری برای کم توانی ذهنی وجود دارد. دو مورد شایع این عوامل سندرم داون و سندرم X شکننده هستند. دلایل ژنتیکی کم توانی ذهنی قابل پیشگیری نیست.
بیماریهای روانپزشکی
در نهایت، برخی بیماریهای روانپزشکی نیز با کم توانی ذهنی همراه هستند. شایعترین آنها اختلال طیف اوتیسم (ASD) نامیده میشود. مانند ناهنجاریهای ژنتیکی، هیچ روش شناخته شدهای برای پیشبینی یا پیشگیری از بیماری ASD وجود ندارد.
علائم کم توانی ذهنی و اختلال رفتاری در کودکان
برخی از بیماریهایی که باعث کم توانی ذهنی میشوند در بدو تولد قابل تشخیص هستند. سایر علل کم توانیهای ذهنی تشخیص زودهنگام این مشکل را دشوار میکنند. در این موارد، سرپرستان یا معلمان کودک معمولاً اولین افرادی هستند که متوجه موارد غیرعادی در رشد کودک میشوند. هنگامی که مراقبان نگران رشد کودک شما هستند، باید با پزشک کودک صحبت کنید. شناسایی زودهنگام کم توانی ذهنی هم به کودک و هم به خانواده کمک میکند.
- برخی از بارزترین علائم کم توانی ذهنی، ویژگیهای جسمی برخی از بیماریها است که باعث بروز این مشکل میشود. این علائم جسمی آنقدر قابل توجه هستند که در بدو تولد به راحتی شناسایی میشوند. این علائم شامل ویژگیهای منحصر به فرد صورت میباشد. به عنوان مثال سندرم الکل جنینی (FAS) عامل اصلی کم توانی ذهنی است. از ویژگیهای صورت کودکان مبتلا به سندرم الکل جنینی میتوان به چشمهای کوچک، سر کوچک، صورت صاف و لب فوقانی باریک اشاره کرد. اما به طور کلی ویژگیهای جسمی بسته به علت کم توانی متفاوت است. برخی از افراد دارای کم توانی ذهنی از نظر جسمی کاملاً طبیعی هستند.
- یکی دیگر از علائم اولیه کم توانی ذهنی تأخیر در رشد است. کودکان دارای معلولیت فکری دیرتر از سایر کودکان مینشینند، راه میروند و صحبت میکنند. با بزرگتر شدن کودکان، مراقبان و والدین ممکن است متوجه مشکلات عملکردی آنها شوند. این کودکان ممکن است در مراقبت از خود مشکل داشته باشند. ممکن است در لباس پوشیدن یا تغذیه خود دچار مشکل شوند. به همین ترتیب، آنها ممکن است موقعیتهای خطرناک را درک نکنند و به طبع از آن جلوگیری نکنند.
- مراقبان همچنین ممکن است متوجه رشد کند مهارتهای اجتماعی این کودکان شوند. کودکان دارای معلولیت ذهنی با رعایت قوانین و آداب و رسوم اجتماعی مشکل دارند. این موارد شامل روشهای معمول پذیرفته شده مانند رعایت نوبت یا انتظار در صف است.
- در بسیاری از مواقع تا زمانی که کودک مدرسه را شروع کند کم توانیهای ذهنی او تشخیص داده نمیشود. آموزش کودکان برای توسعه و رشد مهارتهای شناختی، اجتماعی و عاطفی آنها را به چالش میکشد. کودکان دارای معلولیت فکری به راحتی نمیتوانند این چالشها را برطرف کنند. یادگیری اطلاعات جدید مانند کودکان دیگر برای آنها دشوار است. آنها همچنین در حفظ اطلاعات مشکل دارند. همیشه مشاهده این محدودیتهای ذهنی در خارج از محیط آکادمیک کار آسانی نیست.
کم توانی چگونه تشخیص داده میشود؟
كودك باید از نظر ضریب هوشی ضعف قابل توجهی داشته باشد و همچنین در كاركردهای روزمره مشكلات زیادی داشته باشد تا بتواند بوسیله آن تشخیص داده شود.
درباره آزمون ضریب هوشی
ضریب هوشی (“Quotient Intelligence”) مهارتهای یادگیری و حل مسئله کودک را اندازهگیری میکند. نمره ضریب هوشی معمولی در حدود 100 است. کودکان دارای کم توانی ذهنی دارای ضریب هوشی پایینی هستند و بیشترین امتیاز آنها بین 70 تا 55 یا پایینتر است.
معمولاً کودکان تا سن 4 تا 6 سالگی قادر به انجام تست هوش (تست هوش یا تست ضریب هوشی) نیستند. بنابراین، والدین باید صبر کنند تا کودک به سن مناسب برای این آزمون برسد. بعضی اوقات، ممکن است بیشتر از 6 سال نیز طول بکشد.
درباره رفتار تطبیقی
همانطور که قبلاً نیز گفته شد، کودک باید در عملکرد روزمره خود نیز مشکلات قابل توجهی داشته باشد تا بتواند از این طریق کم توانی ذهنی او تشخیص داده شود. برای سنجش رفتار تطبیقی، پزشکان و سایر ارزیابی کنندگان به این نکته نگاه میکنند که کودک در مقایسه با سایر کودکان و هم سن و سالان خود چه کاری میتواند انجام دهد. مثالهای این مورد عبارتند از:
- مهارتهای مراقبت شخصی (مانند لباس پوشیدن، رفتن به حمام، غذا خوردن)
- مهارتهای ارتباطی و اجتماعی (به عنوان مثال مکالمه، استفاده از تلفن)
- مهارت در مدرسه یا کار
- روتینهای یادگیری
- در امان بودن
- درخواست کمک
- استفاده از پول
بیشتر کودکانی که دارای کم توانی ذهنی هستند، میتوانند چیزهای زیادی یاد بگیرند و مانند بزرگسالان میتوانند دست کم تا حدی زندگی مستقل داشته باشند.
درمان کم توانی ذهنی کودکان
کم توانی ذهنی (عقب ماندگی ذهنی سابق) دلایل زیادی دارد. به این ترتیب، این معلولیت برای هر فردی خاص و منحصر به فرد است. درمان پزشکی به تنهایی برای رفع انواع مختلف این مشکلات کافی نیست. درمان پزشکی ممکن است برای درمان برخی از دلایل و علائم اساسی پزشکی مفید و لازم باشد اما به تنهایی نمیتواند چالشهای ذهنی و عملکردی که این ناتوانیها را تعریف میکند، برطرف کند.
کم توانی ذهنی بیماری نیست. بنابراین هیچ درمانی برای آن وجود ندارد. درعوض، میتوان به کودکان كمك کرد تا از تمام پتانسیلهای خود استفاده كنند و به بهترین شکل ممکن در زندگی عمل کنند. از این نظر، توانبخشی حمایتی بیشتر از درمان توصیه شده است.
توانبخشی حمایتی
توانبخشی حمایتی با یک برنامه پشتیبانی فردی (ISP) آغاز میشود. هدف اول آن ارزیابی نیازها و تواناییهای هر کودک است. هدف دوم تدوین طرحی برای تقویت تواناییها ضمن کاهش تأثیر محدودیتها است. هدف اصلی ISP ایجاد تطابق بین محیط کودکان و تواناییهای آنها است.
ISP ها اگر به صورت مشارکتی انجام شوند بیشترین کمک را به این کودکان میکنند. اعضای خانواده و کودک معلول باید با تیمی از متخصصان همکاری کنند. این تیم شامل روانشناسان و سایر متخصصان رفتاری، ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی، متخصصین گفتاردرمانی و کاردرمانی، متخصصان آموزش تعلیم و مهارت، متخصصان هماهنگی خدمات (مدیران پرونده) و مددکاران اجتماعی.
- برای کودکان پیش دبستانی، ISP شامل انواع مختلفی از پشتیبانی از خانواده و کودک خواهد بود. مداخله زودهنگام برای اطمینان از رشد مطلوب کودک بسیار مهم است. برنامههای مداخلهای از همان ابتدای تولد شروع کیشود و تا دو سالگی کودک ادامه دارد. این برنامههای مداخلهای اولیه اهداف مختلفی را ارائه میدهند. ابتدا والدین و مراقبان اولیه را درباره رشد اولیه کودک آگاه میکنند. دوم ، آنها فعالیتهایی را ارائه میدهند که به کودکان در رشد و یادگیری کمک میکند. سوم، آنها به خانوادهها میآموزند كه چگونه به فرزندان خود كمك كنند تا از حداكثر توان خود استفاده كنند.
- برای کودکان در سن مدرسه، چالشهای ذهنی از طریق یک برنامه آموزشی فردی (IEP) برطرف میشود. IEP با ورودی از منابع بسیاری توسعه یافته است. این برنامه شامل متخصصان آموزشی، متخصصان خدمات اجتماعی، دانشآموز و خانواده دانشآموز است. هر IEP اهداف دانشآموز را برای دستیابی به آن مشخص میکند. سپس برنامههای درسی تخصصی برای دستیابی به آن اهداف تدوین میشود. برنامه درسی حول نیازها و تواناییهای هر کودک طراحی شده است. IEP بر مهارتهای مناسب سن برای زندگی روزمره تأکید میکند.
گروههای درمانی و پشتیبانی خانوادگی
والدین کودکان دارای کم توانی ذهنی با خسارات زیادی روبرو هستند. از بین رفتن رویاها، امیدها و آرزوهای فرزندشان میتواند موجب غم و اندوه بزرگی شود. علاوه بر این، ننگ اجتماعی عمیقی وجود دارد که به کم توانیهای ذهنی وابسته است. این مسئله میتواند یک تطبیق مداوم و دشوار برای خانوادهها باشد. خانواده این کودکان باید یاد بگیرند که با طیف گستردهای از احساسات دشوار کنار بیایند. احساس گناه، ناامیدی، یاس، عدم اطمینان، نگرانی، غم و اندوه بسیار متداول است.
دانش و اطلاعات دقیق ابزار مقابلهای قدرتمندی برای کنار آمدن با این احساسات هستند. به این ترتیب، خانوادهها از برنامههای آموزش خانواده بهرهمند میشوند. این برنامهها به گونهای طراحی شدهاند که به روز ترین اطلاعات را در مورد کم توانیهای فکری کودکان در اختیار خانوادهها قرار میدهند. چون والدین آگاهتر میشوند، میتوانند با استرس خود کنار بیایند. بر این اساس، برنامههای آموزش مهارتها به خانوادهها میآموزند که چگونه شرایط را مدیریت و کنترل کنند. آنها همچنین به خانوادهها برای استفاده از تکنیکهای تخصصی یادگیری کمک میکنند. این گروهها همچنین فرصتهایی را برای خانوادهها برای حمایت از یکدیگر ارائه میدهند.
درمان اختلال رفتاری در کودکان کم توان ذهنی
از آنجایی که کم توانی ذهنی باعث ایجاد مشکلات رفتاری در کودکان میشود، ممکن است با تغییر شرایط شخص، یک رفتار چالش برانگیز (مسئله) را کاهش داده و احتمال وقوع این رفتار را کمتر کنید.
افراد دارای معلولیتهای فکری هم برای مهارتهای یادگیری و هم برای مشکلات رفتاری نیاز به کمکهای خاصی دارند و برای تأمین این نیاز نیز روشهای خاصی وجود دارد. مدیریت رفتاری با روشهای تدریس و مدیریت رایج است اما ویژگیهای خاصی را شامل میشود. این برنامه هم برای کودکان و هم برای بزرگسالان کاربرد دارد، اگرچه به طور طبیعی زمینه آن در هر مورد متفاوت خواهد بود.
نکته مهمی که نیاز است در ابتدا تأکید کنیم این است که هیچ روش خاصی وجود ندارد که بتوان آن را برای هر مشکل تجویز کرد. اولین ضرورت، بررسی و ارزیابی فرد مورد نظر است. دوست داشتن و دوست نداشتنهای او، شرایط، الگوهای رفتاری احمقانه، تاریخچه، تنظیم خانواده و غیره. فقط پس از آن مطالعه موردی است که یک برنامه درمانی متناسب با ویژگیهای فرد و محیط اطراف کودک برای او تنظیم میشود.
با این وجود روشهای خاصی وجود دارد که بطور معمول مورد بررسی قرار میگیرند.
- تغییر محیط: ممکن است با تغییر شرایط شخص، یک رفتار چالش برانگیز (مشکل) کمتر شده و احتمال بروز رفتار در آینده کاهش یابد.
- تقویت مثبت: تقویت مثبت به این صورت تعریف میشود: هر چیزی که وقتی بعد از یک رفتار انجام شود، احتمال بروز دوباره آن رفتار را افزایش میدهد. بنابراین کارهای مقدماتی برای اکثر برنامهها، جستجو و شناسایی هر آن چیزی است که ممکن است این تاثیر را بر این فرد داشته باشد.
- تقویت افتراقی سایر رفتارها: یکی از راههای کاهش رفتارهای چالش برانگیز، ایجاد رفتارهای دیگر، با تقویت آگاهانه آنها، برای رقابت با رفتار هدف (رفتار چالش برانگیز) است. رفتارهای دیگر ممکن است مواردی باشند که با رفتار مشکلساز مورد نظر ناسازگار باشند. یعنی برای شخص غیرممکن باشد که هر دو رفتار را به طور همزمان انجام دهد.
از بین بردن
رفتارهایی که پس از آن یک رفتار تقویت کننده انجام میشود حفظ یا تقویت میشوند. این اتفاق ممکن است برای یک رفتار چالش برانگیز نیز رخ دهد. اگر تقویت کننده این رفتار چالش برانگیز قابل شناسایی باشد، میتوان جلوی آن رفتار را گرفت. بدون وجود تقویت کننده، آن رفتار چالش برانگیز باید سرانجام از بین برود (خاموش شود).
دو احتیاط وجود دارد. اول، تقویت کننده باید یکی باشد که بتوان آن را کنترل کرد. دوم، انتظار میرود رفتار در ابتدا افزایش یابد و سپس از بین برود.
فاصله از تقویت مثبت
به این روش غالباً Time Out گفته میشود اما عنوان کامل آن مهم است. فاصله از تقویت مثبت روشی است که معمولاً زمانی کاربرد دارد که رفتار چالش برانگیز زمانی اتفاق میافتد که کودک در یک موقعیت تقویت کننده باشد، مانند خوردن غذای مورد علاقه، لذت بردن از موسیقی، تماشای تلویزیون، وضعیت اجتماعی خوب. هر زمان که این رفتار رخ دهد، گزینه تقویت مثبت به طور موقت متوقف میشود. بنابراین اگر شخص از بودن در محیطهای اجتماعی بسیار لذت میبرد، روش فاصله از تقویت مثبت میتواند این موقعیت را برای مدت کوتاهی (مثلاً پنج دقیقه یا حتی کمتر) از او بگیرد. اما اگر شخص علاقهای به تعامل اجتماعی نداشته باشد، خارج کردن او از آن محیط این تقویت کننده را از بین نمیبرد و بی معنی خواهد بود، حتی ممکن است تقویت کننده نیز باشد (در این صورت شخص میتواند از وضعیتی که خود دوست ندارد فرار کند). بنابراین، فاصله از تقویت مثبت به معنای استفاده بیرویه از یک اتاق نیست. از طرف دیگر، این روش زمانی موثر واقع میشود که به عنوان مثال کودکی که به موسیقی علاقه دارد، یا دوست دارد تلویزیون تماشا کند، در هنگام بروز رفتار مشکلساز موسیقی یا تلویزیون به طور موقت خاموش شود.
آموزش ارتباطی عملکردی
به نظر میرسد گاهی اوقات یک رفتار چالش برانگیز در افراد کم توان ذهنی به عنوان راهی برای “درخواست” برای انجام کاری تلقی میشود. این کار ممکن است راهی برای جلب توجه باشد، یا برای درخواست یا متوقف کردن چیزی، شاید یک کار یا یک وضعیت بد، باشد. در چنین مواردی، یک روش درمانی مؤثر ممکن است به کودک یاد بدهد که از یک کلمه یا علامت استفاده کند تا بتواند آنچه را که میخواهد به دیگران بگوید. بنابراین اگر بچهها برای جلب توجه معلم رفتار نادرست دارند، به آنها آموزش دهید که “بیا اینجا لطفا” را بگویند یا علامت بدهند. این کار میتواند منجر به کاهش رفتار نادرست شود. همچنین اگر این کودمان برای فرار از یک کار بسیار دشوار آموزشی بدرفتاری میکنند، آموزش گفتن جمله “به من کمک کنید لطفا” میتواند باعث کاهش رفتارهای نادرست آنها شوند.
کنترل محرک
برخی از محرکها منجر به انواع خاصی از رفتارها میشوند. باران ما را وادار میکند که پالتوی بارانی بپوشیم و برای متوقف کردن خودرو از یک چراغ راهنمایی قرمز استفاده کنیم. بدون وجود این محرکها، ممکن است این رفتارها رخ ندهد. به همین ترتیب ممکن است یک محرک با یک رفتار مجاز است همراه شود (تقویت شود) در حالی که عدم وجود محرک نشانگر عدم تقویت رفتار است. از این شرایط میتوان برای مدیریت رفتارهای دشوار استفاده کرد.