هیچ کس دوست ندارد عصبانی شود، اما همه ما هر از گاهی این احساسات را تجربه میکنیم. با توجه به اینکه بسیاری از بزرگسالان برای ابراز خشم به روشهای سالم و سازنده مشکل دارند، جای تعجب نیست که احساسات خشمگین اغلب در کودکان نیز باعث پرخاشگری میشود. اکثر والدین نمیدانند که در مورد عصبانیتها و رفتارهای خشمگین کودکانشان چه باید بکنند، و بیشتر آنها نمیدانند که آیا رفتار فرزندشان طبیعی است یا خیر.
اگر کودکی دارید یا کسی را میشناسید که ممکن است بازی درمانی برای او مفید باشد، باید با یک درمانگر که تجربه برخورد با کودکان و بازی درمانی را دارد، تماس بگیرید. بازی درمانی معمولاً طی چند جلسه انجام میشود، همچنین کار کردن با فردی که کودک با او کاملا احساس راحتی داشته باشد موضوع بسیار مهمی است.
برای کسب اطلاعات بیشتر و یا رزرو نوبت با شماره 02166099693 تماس حاصل فرمایید.
چه زمانی عصبانیت، خشم و پرخاشگری در کودک، نشانه رفتار ناسالم است؟
اصولا غیرعادی نیست که کودکان زیر 4 سال 9 مرتبه در هفته قهر کنند و هر دفعه قهرشان 5 تا 10 دقیقه طول میکشد. بیشتر کودکان در مهدکودک این رفتار را آهسته ترک میکنند. برای کودکانی که کج خلقیشان با بزرگتر شدن ادامه مییابد و به چیزی تبدیل میشود که از نظر رشدی مناسب نیست و باعث ایجاد مشکلاتی با همسالان، خانواده یا مدرسه میشود، کمک حرفهای ممکن است ضروری باشد. بر اساس مطالعات، مشکلات مربوط به خشم شایعترین دلیل ارجاع کودکان برای درمان سلامت روان است.
علت عصبانیت، خشم و پرخاشگری در کودکان چیست؟
عوامل متعددی میتوانند علت خشم، عصبانیت و پرخاشگری (رفتاری که میتواند به خود یا دیگری آسیب برساند) در برخی کودکان باشند. یکی از محرکهای رایج، ناامیدی است که کودک نمیتواند آنچه را که میخواهد به دست آورد یا از او خواسته میشود کاری را انجام دهد که ممکن است تمایلی به انجام آن نداشته باشد. برای کودکان، مشکلات مربوط به خشم اغلب با سایر شرایط سلامت روان همراه است، از جمله اختلال کم توجهی/ بیش فعالی، اوتیسم، اختلال وسواس فکری جبری، و سندرم تورت.
اینگونه تصور میشود که ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی در خشم و پرخاشگری نقش دارند. محیط زیست نیز در این امر نقش دارد. تروما، ناکارآمدی خانواده و برخی سبکهای فرزندپروری (مانند تنبیه شدید و متناقض) احتمال بروز خشم و یا پرخاشگری که در زندگی روزمره کودک اختلال ایجاد میکند را بیشتر میکند.
خشم، عصبانیت و پرخاشگری در کودکان چگونه تشخیص داده میشود؟
کودکان خردسال ممکن است توسط والدین خود برای ارزیابی روانشناختی یا روانپزشکی تحت نظر قرار گیرند یا به متخصص اطفال، روانشناس، معلم یا مدیر مدرسه معرفی شوند. کودکان بزرگتر با مشکلات رفتاری که با قانون مرتبط است ممکن است برای ارزیابی و درمان به دادگاه یا سیستم قضایی اطفال فرستاده شوند.
هنگام ارزیابی وسعت و عمق خشم یا پرخاشگری کودک، یک ارائه دهنده رفتارهای کودک را بررسی میکند، که شامل دریافت نظرات از والدین و معلمان، بررسی سوابق تحصیلی، پزشکی و رفتاری و انجام مصاحبههای رو در رو با کودک و والدین است. پزشکان طیف کاملی از اختلالات سلامت روان و چگونگی تأثیر آنها بر زندگی کودک را بررسی میکنند.
ابزارهای سنجش تحقیق شده، مانند پاسخهایی که والدین و کودک به سؤالات خاص میدهند، برای تعیین اینکه آیا کودک معیارهای تشخیصی اختلال رفتاری را داراست یا خیر، استفاده میشود. در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM V) تشخیصهای بالقوه برای کودکی با عصبانیت، تحریکپذیری و پرخاشگری عبارتند از:
- اختلال نافرمانی مقابله جویانه (ODD) الگوی خلق و خوی عصبانی/ تحریکآمیز، رفتار مجادلهآمیز/ سرکشی یا کینه توزی که شش ماه یا بیشتر طول میکشد.
- اختلال سلوک (CD)، یک الگوی رفتاری مداوم که حقوق دیگران را نقض میکند، مانند قلدری و دزدی، و یا هنجارهای مناسب سن، مانند فرار از مدرسه یا فرار از خانه.
- اختلال بی نظمی خلق اخلالگر (DMDD): که با طغیانهای مکرر عصبانیت و خلق و خوی تحریک پذیر یا افسرده در بیشتر مواقع مشخص میشود.
گاهی اوقات پزشکان ممکن است از عباراتی استفاده کنند که بخشی از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نیستند اما در تحقیقات، آموزش یا حمایت از آنها استفاده شده است. به عنوان مثال، ‘اختلال شدید خلق و خو’ اصطلاحی است که توسط محققان برای اشاره به ترکیبی از خلق و خوی تحریک پذیر و طغیان عصبانیت یا رفتار پرخاشگرانه در کودکان مبتلا به اختلالات خلقی و اختلال کم توجهی/ بیش فعالی استفاده میشود. در زمینه سندرم تورت، اصطلاح «حملات خشم» برای منعکس کردن ماهیت انفجاری طغیان خشم استفاده شده است که اغلب غیرقابل قیاس با خشم و خارج از شخصیت کودک است.
خشم، تحریکپذیری و پرخاشگری در کودکان چگونه درمان میشود؟
مداخله رفتاری اولین خط درمان خشم و پرخاشگری دوران کودکی است. اگرچه درمانهای مبتنی بر شواهد زیادی وجود دارد که میتواند مفید باشد، مرکز مطالعات کودک بر دو رویکرد اصلی تأکید دارد که بر تغییر پویاییهای بین فردی که منجر به طغیانهای خشم میشود و ناشی از آن است، تمرکز دارد. اینها درمانهای مکملی هستند که مشکلات رفتاری کودک را از جهات مختلف بررسی میکنند.
- درمان شناختی رفتاری (CBT) یک رویکرد سه بعدی است که به کودک کمک می کند تا راهبردهای جدید و مؤثرتری برای سامانبخشی احساسات، افکار و رفتارهای خشمگین به دست آورد. اگرچه درمان شناختی رفتاری با کودک انجام میشود، والدین فعالانه در درمان شرکت میکنند و از پیشرفت کودک در جهت یادگیری مهارتهای مدیریت خشم حمایت میکنند.
- تنظیم هیجان، که به کودک این امکان را میدهد تا شناسایی محرک های خشم و راهبردهای پیشگیرانه را بیاموزد.
- یادگیری روشهای جایگزین برای بیان و رفع ناامیدی به کودک و والدین کمک میکند تا پیامدهای هر انتخاب را بسنجید و درگیری را به حداقل برساند.
- توسعه راهبردهای ارتباطی جدید، از طریق بازی نقش برای تمرین، به پیشگیری و حل و فصل موقعیتهای تحریک کننده خشم کمک میکند.
- تکنیکهای آموزش مدیریت رفتار والدین (PMT) به والدین کمک میکند تا با آموزش روشهای جایگزین برای مقابله با رفتار نادرست، سرکشیهایشان را محدود کنند. تمرکز بر استفاده از نیروهای مثبت برای کارهایی است که کودک درست انجام میدهد، به جای تنبیه برای کارهای اشتباه. تکنیکهای آموزش مدیریت رفتار والدین بر تعامل مثبت در خانوادهها به عنوان پاداش تاکید میکند. درمانگران به خانوادهها کمک میکنند از گذراندن وقت با هم لذت ببرند. این بزرگترین انگیزه کودک برای کاهش طغیان خشم میشود.
برخی از کودکان نیز برای کمک به مدیریت سایر شرایط سلامت روان (مانند اختلال کم توجهی / بیش فعالی، اضطراب یا افسردگی) دارو مصرف میکنند. اما درمان شناختی رفتاری و تکنیکهای آموزش مدیریت رفتار والدین (که دارای 65 درصد موفقیت در کاهش دفعات و شدت سرکشی هستند) درمانهای اولیه هستند.
در صورتی که این روشها بر روی کودک اثر مثبتی نداشته باشند، ممکن است روشهای دیگری امتحان شود، برخی از کودکان به خدمات سرپایی شدیدتر یا حتی درمان بستری نیاز دارند. زندگی با شدت هیجانی احساس خوبی ندارد، بنابراین تمرکز درمانگران و هدف درمان این است که به کودک کمک کنند احساس بهتری داشته باشد و رنج نکشد.
بازی درمانی چیست؟
بازی درمانی نوعی روان درمانی است و میتواند در کمک به کودکان در زمینه مسائل عاطفی و روانی موثر باشد.
کودکان اغلب از بازی برای بیان احساسات خود استفاده می کنند و بازی درمانی از این مزیت استفاده میکند. بازی درمانی در درجه اول با کودکان انجام میشود. اگرچه، میتوان از آن برای بزرگسالان نیز استفاده کرد. این روش درمانی معمولا برای کودکانی که بین 3 تا 12 سال سن دارند استفاده میشود.
هدف اولیه بازی درمانی کمک به کودکانی است که ممکن است با ابراز احساسات خود مشکل داشته باشند، اینگونه میتوانند از طریق بازی احساسات خود را بیان کنند.
یک درمانگر فرد را از طریق بازی درمانی در محیطی آزاد و امن راهنمایی میکند که در آن به راحتی میتواند احساسات خود را ابراز کند. درمانگران بازی درمانی از فعالیتهایی که شامل بازی است استفاده میکنند که ممکن است شامل نقاشی کردن کودک، رقصیدن و بازیهای رومیزی باشد. گاهی اوقات، درمانگر از سایر اعضای خانواده یا والدین و سرپرستان میخواهد که در فعالیتهای زمان بازی شرکت کنند.
انواع بازی درمانی
دو شکل اصلی بازی درمانی وجود دارد که توسط درمانگران بکار گرفته میشود:
- بازی درمانی دستوری: با بازی درمانی دستوری، درمانگر رویکردی را اتخاذ میکند و کودک را از طریق فعالیتهای بازی هدایت شده راهنمایی میکند تا احساسات خود را بیان کنند. آنها معمولاً دستورالعملهای خاصی را میدهند و در حین انجام آن بر کودک نظارت میکنند.
- بازی درمانی غیر دستوری: در بازی درمانی غیر دستوری از محیطی کمتر کنترل شده استفاده میشود. درمانگر کودک را رها میکند تا در هر گونه فعالیت بازی که ممکن است از آن لذت میبرد شرکت کند و احساسات خود را با کمترین مداخله بیان کند.
تکنیکها
تکنیکهای مختلفی را میتوان در طول بازی درمانی به کار برد. تکنیک مورد استفاده در طول یک جلسه درمانی تا حد زیادی به نیازهای کودک شما و اینکه با چه وسایل بازی بیشتر احساس راحتی میکند، بستگی دارد.
یک جلسه بازی درمانی معمولی اصولا بین 30 تا 45 دقیقه طول میکشد. در طول یک جلسه بازی درمانی، درمانگر محیطی راحت و امن را برای بازی کودک ایجاد میکند. سپس درمانگر تعاملات کودک با اسباب بازیهای ارائه شده را بررسی کرده و زیر نظر میگیرد.
همانطور که کودک در اتاق بازی درمانگر راحتتر رشد میکند، فعالیتهای بازی خاصتری که مشکلاتی را که کودک با آنها سروکار دارد هدف قرار میدهند، معرفی میشوند. برخی از رایجترین تکنیکهای مورد استفاده توسط درمانگران در سراسر جهان عبارتند از:
- استفاده از لوگوهای ساختنی
- استفاده از هنر
- شن بازی
- بازیهای تختهای
- بازی با عروسک
- نمایش عروسکی
- مهمان بازی
- بازیهای کارتی
- بازیهای استراتژی مانند شطرنج یا چکرز
- قایم موشک
- بازی با لوگو
بازی درمانی به چه چیزی کمک میکند؟
بازی درمانی به ویژه برای افرادی که با برقراری ارتباط و ابراز وجود به شیوهای مثبت و سالم مشکل دارند مفید است.
کودکانی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند یا حوادث بسیار آسیبزا یا استرسزا را تجربه کردهاند، ممکن است از بازی درمانی برای بازیابی حس عادی بودن در زندگی خود بهرهمند شوند. بازی درمانی معمولا برای کودکان مبتلا به اختلالات خاصی که بیان عاطفی و اجتماعی آنها را مختل میکند، از جمله کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری یا اختلالات یادگیری، بسیار مفید است.
تحقیقاتی در مورد اثربخشی بازی درمانی بر روی کودکان مبتلا به شرایط زیر انجام شده است:
- اوتیسم
- اختلال کمبود توجه بیش فعالی (ADHD)
- افسردگی
- اختلالات اضطرابی
- اختلال استرس پس از سانحه
- ضربههای جسمی و عاطفی
- سوء استفاده جنسی
- آزار جسمی یا عاطفی
مزایای بازی درمانی برای کودکان پرخاشگر
مردم اغلب از بازی درمانی و مزایایی که دارند بیاطلاع هستند. اصولا برای والدین نگران اغلب درک این موضوع که فرزندانشان از راه «فقط بازی کردن» میتوانند درمان شوند، کمی دشوار است. با این حال، واقعیت این است که با یا بدون راهنمایی یک درمانگر، کودکان دوست دارند از طریق بازی ارتباط برقرار کنند، چه شما متوجه شده باشید چه نه.
ممکن است کودکی که با اسباببازیهای خشونتآمیز بازی میکند، به عنوان پرخاشگر تلقی شود، در حالی که در واقعیت، ممکن است وضعیت خشونتآمیز خانگی را منعکس کند که شاهد آن بوده است.
برخی از مزایای بازی درمانی:
- بازی درمانی به کودکانی که در برقراری ارتباط کلامی مشکل دارند این امکان را میدهد تا از طریق فعالیتهای بازی احساسات خود را ابراز کنند. به عنوان مثال، کودکی که از صحبت کردن امتناع میورزد، ممکن است در عوض افکار یا نیازهای خود را نقاشی کند.
- فضایی را ایجاد میکند که در آن کودک احساس راحتی میکند.
- به کودک این امکان را میدهد که فرآیند درمانی خود را به عهده بگیرد. بازی درمانی موثر به کودک این امکان را میدهد که از اسباب بازیها و وسایلی که با آنها راحتتر است استفاده کند و با سرعت خودش پیش برود.
- برای کودکان این امکان را فراهم میکند تا احساسات خود را درک کنند، به خصوص اگر قبلاً با انجام این کار مشکل داشتند.
- به کودکان کمک می کند تا مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خود را با گذشت زمان تقویت کنند. پس از چندین جلسه، کودکی که صحبت نمیکرد ممکن است شروع به بیان چندین عبارت کند.
اثربخشی
در مورد اثربخشی بازی درمانی هنوز باید تحقیقات بیشتری انجام شود. اغلب روشهای سنتی درمان ممکن است برای کودکان 3 تا 12 ساله مناسب نباشد.
در مطالعه ای در سال 2009 در مورد اثربخشی بازی درمانی با کودکان پرخاشگر، محققان گروهی از دانش آموزان را با سابقه رفتار پرخاشگرانه به دو گروه تقسیم کردند. یک گروه در معرض بازی درمانی قرار گرفتند و گروه دیگر به عنوان گروه کنترل استفاده شدند. در پایان مطالعه، محققان دریافتند کودکانی که در معرض بازی درمانی قرار گرفته بودند نسبت به کودکان گروه کنترل بهبود قابل توجهی در رفتارهای پرخاشگرانه نشان دادند.
تجزیه و تحلیل سال 2005 از 93 مطالعه انجام شده بین سالهای 1953 تا 2000 در مورد اثربخشی بازی درمانی با کودکان نیز از این نظریه حمایت میکند که این روش یک روش درمانی مؤثر برای کودکان است. طبق بررسیهای انجام شده این شکل از درمان تأثیرات مثبتی را به همراه دارد، به ویژه زمانی که والدین کودک درگیر درمان بودند تاثیرات بیشتر بود. همچنین طبق بررسیها به نظر میرسد این شکل از درمان در هر سن و جنسیتی موثر است.
مواردی که باید در نظر بگیرید
اگرچه یک درمانگر در طول بازی درمانی حضور دارد، والدین یا قیم کودک نیز نقش مهمی دارند.
درمانگر معمولاً یک مشاوره مشترک با والدین و سرپرست و کودک و همچنین یک مشاوره جداگانه نیز با هریک از طرفین خواهد داشت. این کار به منظور درک کامل نیازهای کودک انجام میشود. هنگامی که به دنبال یک درمانگر بازی برای کودک خود هستید، بسیار مهم است که او تجربه و تخصص کافی داشته باشد